طب کار – بخش اول
طب کار صنعتیشده امروز را مدیون مجموعههای نفتی هستیم. لحاظ نکردن مواد قانونی مرتبط در پرونده پزشکی کارگر خسارتهای مالی سنگین به دنبال دارد.
طب کار صنعتیشده امروز را مدیون مجموعههای نفتی هستیم. لحاظ نکردن مواد قانونی مرتبط در پرونده پزشکی کارگر خسارتهای مالی سنگین به دنبال دارد.
کفش ایمنی از مهمترین اولویتها در تجهیزات حفاظت فردی به شمار میرود.
اپیزود اول از فصل چهارم را به شکل سوال و جوابهای کوتاه و مختصر پیرامون کفشهای ایمنی با حامد قصاب زاده عزیز، مدیرعامل مجموعه ارک، جلو بردیم.
اسپانسر این شماره از سیف کست، شرکت صنایع ایمنفراز ارک است.
شرکت ارک، یکی از بهترینها در حوزه فعالیت خود، یعنی تولید کفش ایمنی حرفهای و استاندارد بوده و در کنار آن با برگزاری وبینارهای آموزشی رایگان در موضوعات مختلف، مسئولیت اجتماعی خود را ادا میکند.
برای آشنایی بیشتر با شرکت صنایع ایمنی ارک پیشنهاد میکنیم سَری به صفحه اینستاگرام شرکت بزنید: http://www.instagram.com/arkshoe
همچنین سایت شرکت (اینجا) در دسترس شماست.
«صنایع ایمن فراز ارک – تولیدکننده کفشهای تخصصی ایمنی»
این کفشها بر اساس کارایی و محیط استفاده، به دو بخش کلی قابل تقسیم است:
هر پایپوشی، اعم از کفشها، پوتینها و چکمهها که استاندارد ملی ۱۱۳۶ پاس کند و
مسئولیت حفاظت از پا و انگشتان پا را بر عهده بگیرد، کفش ایمنی عمومی است.
کفش ایمنی از جمله کالاهایی است که یک استاندارد اجباری دارد.
کفش ایمنی عمومی باید خصوصیاتی را که در استاندارد ملی ۱۱۳۶ قیدشدهاست، دارا باشد. ویژگیهایی مثل:
کفش ایمنی تخصصی درواقع همان کفش ایمنی عمومی است، ولی با چند مشخصه جدید.
شرکت تولیدکننده کفش، آنها را نسبت به نیاز خریدار طراحی و تولید میکند.
Caution Wear protective footwear sign
این نوع کفشها باید جریان الکتریکی از خود عبور دهد.
کفشهای مورد استفاده در محیطهایی مثل ریخته گری و جوشکاری، در مقابل پاشش جرقه و مواد مذاب نباید بسوزند.
کفش مورد استفاده در کارخانجات باتریسازی، لازم است در مقابل اسید مقاوم باشد.
استاندارد ملی ۱۱۳۶ متشکل از بیست و دو آزمون بوده که توسط سازمان ملی استاندارد تدوین شدهاست.
یک کفش ایمنی خوب، در وهله اول میبایست تمام بندهای استاندارد ۱۱۳۶ را پاس کند.
که در نتیجه آن، هر کفشی که در طراحیاش به:
توجه شده باشد،
میتواند یک کفش ایمنی خوب تلقی شود که ضامن سلامت پا است؛
هر چند در استاندارد ملی ۱۱۳۶ هیچ مطلبی در رابطه با وزن کفش ذکر نشدهاست.
کفش متناسب با محیط کار
برای هر محیطی، باید کفش ایمنی مناسب آن محیط انتخاب شود.
به طور مثال کفش با زیره لاستیک برای محیطهای کاری ریختهگری و جوشکاری مناسب است.
معمولاً این کفشها با زیره لاستیک وزن بالایی دارند،
ولی در مقابل پاشش مواد مذاب بسیار مقاوم هستند.
حال این که، در چنین محیطهایی نباید از کفش PU استفاده شود؛
نه به این دلیل که کفش PU مقاومت ندارد و یا کفش خوبی نیست!
بلکه در این محیطها، عمر این نوع کفش نسبت به کفش با زیره لاستیک کمتر است.
استاندارد بینالمللی کفشهای عایق در سال ۲۰۱۸ تغییر یافت.
تا قبل از آن، در آزمایشگاههای مخصوص، میزان مقاومت الکتریکی کفشها با ۳۸۰ ولت و با استفاده از الکترودها و گویهای فلزی مورد سنجش قرار میگرفت.
ولی از سال ۲۰۱۸ با تدوین استاندارد جدیدی در اروپا و دخیل نمودن رطوبت پا، انجام این تست از ولتاژ ۱ تا ۵ کیلو ولت با استفاده از آب انجام میشود. به این صورت که:
کفش را در یک محیط آبی قرار میدهند و علاوه بر آن داخل کفش را نیز آب میریزند.
این فرآیند، مدت بیست و چهار ساعت به طول میانجامد و بعد از طی این مدت، تست های لازم روی کفش انجام میگیرد.
عملاً، کفش ایمنی عمومی که قبلا خاصیت عایق برق را داشتند، توان پاسکردن چنین استانداردی را ندارند.
در سال ۱۳۹۸ این استاندارد توسط اداره کار و سازمان ملی استاندارد ایران ترجمه و تصحیح گردید.
تا این زمان هیچ شرکتی در ایران توانایی اخذ تاییدیه این کفشها را نداشته و امید است که با پیشرفت تکنولوژی و افزایش نیاز بتوانیم در تولید و تامین این کفشها گامهای بیشتری برداشتهشود.
همانطور که قبلاً هم گفتیم، پاس کردن استاندارد ۱۱۳۶ از بایدها برای این کفشهای ایمنی است – چه مردانه، چه زنانه و چه بچهگانه.
قالب کفش خانمها باید متناسب با پای آنها باشد:
معمولا پای خانمها کوچکتر است،
نسبت به پای آقایان ارگونومی خاصی دارد،
در ضمن، باید زیباتر و شکیل باشد تا مورد پسند خانمها قرار بگیرد:
معمولا پاشنه بلندتر،
و سرپنجه متفاوتتر.
در طراحی کفش ایمنی، ارگونومی یک مسئله مهم و اساسی است.
ارگونومی کفشهای ما با استفاده از تجربیاتی که قبلا داشتیم انجام میشود:
پاهای ایرانیان، پاهای نسبتا بزرگتر،
پاهای اروپاییان بلندتر و نازکتر،
و پاهای چینیها کوچکتر هستند.
قالب کفشها باید متناسب با پاهای ایرانی طراحی و ساخته شوند.
ما به کمک دانشگاهها و مراکز علمی، اسکن بیشتری انجام دهیم، تا بیشتر به پاهای ایرانی نزدیک شویم و
در نتیجه، بحث ارگونومی را بیشتر رعایت کنیم.
قبل از تولید هر کفشی، طراحی آن انجام میشود.
با نرم افزارهای طراحی، زیره و رویه آن طراحی شده و چند مرتبه کنترل صورت میگیرد.
بعد از کنترل، ابتدا قالب کفش آماده و تولید میشود و سپس به سراغ تولید خود کفش میرویم.
سپس کفش واکس میخورد، با کفی طبی و بند آن سر هم شده و با بستهبندی به انبار ارسال میگردد.
کنترل کیفی کفشهای ایمنی شامل سه بخش است.
ابتدا مواد اولیه مورد نیاز، به واحد تدارکات اعلام شده و خرید انجام میگیرد.
چرم، سرپنجه، کارتون و هر چیزی که برای تولید یک کفش نیاز است وارد انبار می شود.
واحد کنترل کیفی، قبل از ورود اجناس به انبار، تایید کیفیت صادر میکند.
پس از تایید میرسیم به بخش کنترل تولید
به کمک QC Planهای ایزو ۹۰۰۰، واحد کنترل کیفی که یک واحد خودکنترلی است – یعنی تک به تک کارها را کنترل میکند – اجازه ورود محصول معیوب به واحد بعد را نمیدهد.
در اینجا هر فرآیندی که انجام میشود تک تک مسئولان خودشون را دارند،
هر کدام کنترل را انجام میدهند و اجازه ادامه محصول معیوب را نمیدهند.
همه این مراحل تا تولید محصول پیش میرود و در آخر کنترل نهایی توسط کارشناس مربوطه انجام شود؛
کفش از نظر ظاهر، زیره، بلندی، کوتاهی، بند، کفی طبی و… کنترل و در نهایت بستهبندی میشود.
سیف کست، همان طور که میدانید، یک رسانه پادکست است.
با اینکه عادت داریم هر چیزی را از ابتدا شروع کنیم، اما پادکستها داستان متفاوتی دارند!
برای شروع سیف کست مثل سایر پادکستها بهتر است به سراغ اپیزودهایی برویم که خود پادکستِر پیشنهاد میدهد و یا افراد بیشتری آن را شنیدهاند.
در این نوشته، مجموعهای از بهترین، پربازدیدترین و محبوبترین اپیزودهای سیف کست را به شما معرفی میکنیم.
برترین اپیزودهای سیف کست
پادکست یا پادپخش، رسانه شنیداری و مجموعهای دیجیتال از فایلهای صوتی است که توسط پادکستِرها تولید میشود.
انتشار پادکستها، به صورت اپیزودهای دنبالهدار در بستر اینترنت، یعنی نرمافزارهای پادگیر و وبسایتها است
و معمولا به صورت رایگان در اختیار مخاطبانش قرار میگیرد.
این روش ارائه محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش پیدا کرد.
پادکستها به خاطر:
توانستند جامعه عظیمی را به خود جذب کنند.
ما عادت کردیم هر چیزی را از ابتدا شروع کنیم؛ اما در مورد به پادکستها داستان متفاوت است.
برای شروع پادکست بهتر است به سراغ اپیزودهایی برویم که خود پادکستِر پیشنهاد میدهد و یا افراد بیشتری آن را شنیدهاند.
در مدتی که یک پادکستر کار خود را شروع میکند، به مرور به تواناییهایی دستمییابد که شاید در اپیزودهای اولیه نداشته و
البته این نکته هم وجود دارد که پادکستها پس از انتشار قابل ویرایش نیستند.
تمامی این موارد باعث شد مجموعهای از بهترین، پربازدیدترین و محبوبترین اپیزودهای سیف کست را به شما معرفی کنیم:
اپیزود سوم از فصل دوم سیف کست، به بررسی حادثه پلاسکو از دیدگاه ایمنی ساختمانهای بلند مرتبه اختصاص دارد.
این که خیلی از شما دوست داشتید درباره
ایمنی ساختمانهای بلند و
همچنین ابعاد حادثه پلاسکو
بیشتر بدانید ما را به انتشار این اپیزود سوق داد.
در این قسمت از پادکست سیف کست سعی کردیم تحقیق و بررسی رویداد را که ابزاری مهم برای پیشگیری از وقوع حوادث مشابه است به کار بگیریم و در مورد تاریخچه ساختمان پلاسکو، از ابتدا تا زمان حادثه، و عملیات اطفا حریق آن صحبت کنیم.
به همین منظور با یکی از آتشنشانهای حاضر در این حادثه دلخراش، آقای محمدرضا مرشد دوست، همصحبت شدیم.
اپیزود دوازدهم از فصل دوم، یک اپیزود حادثهای، انقدر چرا و کاش برای مخاطبها و بازخورد و نظرات برای ما به جا گذاشت،
که به جرئت میتوانیم بگوییم یکی از سه اپیزود محبوب سیف کست به حساب میآید که حتما باید شنید!
سانچی؛ حادثهای که کلا میانه خوبی با امواج نداشت…
کانالهای امواج رادیوییِ ارتباط بین دو کشتی که بیفایده بود،
امواج الکترومغاطیسی رادارها که هنوز هم جای بحث دارد،
موج انفجار که کشتی را یک لحظه تنها نگذاشت،
و در نهایت امواج آبی که آن را بلعید.
حتی بعد از حادثه هم، این امواج مخابراتی تلفنها بود که آرام و قرار را از وابستگانِ سی و دو خدمه کشتی سانچی گرفت.
بررسی حوادثی این چنینی و رساندن آن به گوش شما به سختی امکانپذیر است؛
اما سیف کست به نوبه خود سعی کرده ابعاد حادثه و سناریوهای محتمل را با توجه به مشاهدات، مدارک، و قوانین موجود در حوزه ایمنی کشتی و دریا، از طریق امواج اینترنت به گوش شما برساند.
حادثه قطار نیشابور برخلاف حوادث دیگر مثل پلاسکو، ممکن است به خاطر رخ دادن در گذشته، برای نسل دهه هفتاد و هشتاد کمی ناشناخته باشد…
و خب، چه چیزی بهتر از یک منبع رایگان و در دسترس مثل سیف کست میتواند اطلاعات کافی از آن روز به آنها بدهد؟
تا الآن شده جایی بشنوید که یک قطار سبب به وجود آوردن زلزله شود؟
و یا ایمنترین ماده منفجره دنیا، باعث یکی از مهلکترین انفجارهایی که بشر به خود دیده بشود؟!
در اواخر سال ۱۳۸۳، درست موقعی که تصور میشد حریق بهوجود آمده در راهآهن به طور موفقیتآمیزی اطفاء شده،
حادثه، یا بهتر بگوییم، فاجعه قطار نیشابور، یکی از بزرگترین فاجعههای ریلی ایران و جهان، اتفاق افتاد.
سیف کست از شما دعوت میکند تا با شنیدن اپیزود دهم و یازدهم از فصل دوم به طور کامل در سِیر این ماجرا قرار بگیرید.
در این اپیزود پرمخاطب سیف کست:
اگر تازه با سیف کست آشنا شدید و یا هنوز این سه اپیزود را نشنیدهاید، دسترسی به آنها از طریق سایت سیف کست، پادگیرها و اخیرا کانال تلگرام سیف کست امکانپذیر است.
با نگاه به آتشسوزیهایی که در چند وقت اخیر اتفاق افتاده درمییابیم که همه حریقها سبب ریزش سقف شدهاست که دلیلش چیدمان نامناسب و رسیدن حرارت به سقف است. مبحث ۳، الزامی قانونی در حوزه پیشگیری و کنترل حریق است که در بحث طراحی و اجرا ورود میکند.
در کشور ما، دانش حریق از موارد بارزی است که در مجموعههای صنعتی به شدت فقر آن حس میشود.
در این اپیزود، قصد داریم پیرامون تمام مواردی را که میتواند به صورت زیرساختی در کنترل حریق به ما کمک کند، بحث کنیم.
همه ما از اهمیت ویژه مدیریت بحران باخبر هستیم. اپیزود ششم از فصل دوم: مدیریت شرایط اضطراری – مانورهای زیست محیطی به طور اختصاصی در مورد مانورهای زیست محیطی صحبت کردیم. در این اپیزود قصد داریم شما را با الفبای مدیریت شرایط اضطراری و بحران آشنا کنیم.
مخازن با اهداف متنوعی در فرایندهای تولیدی و پالایشی مورد استفاده قرار میگیرند. ایمنی مخازن همواره بعنوان یک نگرانی برای سازمان ها به شمار می آید. از این رو در چند اپیزود، به معرفی مخازن و نکات مهم ایمنی مرتبط با آنها خواهیم پرداخت. در این بخش به موضوع مخازن و کلیات آن میپردازیم که مخاطب آن افرادی هستند که با موضوع مخازن ذخیره آشنایی ندارند.
به دلایل زیادی از جمله یکسان کردن کیفیت محصول، اندازه گیری حجم محصول جهت فروش، امکان بارگیری و انتقال به تانکر و یا کشتی در حداقل زمان ممکن و … سبب میشود تا مواد محصول را بعد از تولید در مخازن یا تانکهای مناسب ذخیره نمایند. از اصطلاح تانک برای ظروف ذخیره سازی بزرگ و با کاربرد جابجا کردن، ذخیره سازی، اندازه گیری و حمل و نقل مایعات استفاده میگردد.
به عنوان مثال مخازن پالایشگاه که دچار حادثه شد، مخازنی بود که مواد گرم نفتی بازیافتی از مراحل فرایندی تصفیه نفت خام از واحدها را دریافت میکرد و زمان راه اندازی یا بستن واحدها، ذخیره مینمود و دوباره به نفت خام اضافه شده و برای پالایش مجددا ارسال میشد.
در صنایع شیمیایی، مواد ارزشمند، مانند بنزین یا گاز مایع طی فرایندهای مختلفی از مواد شیمیایی خام مانند نفت خام جدا میشود و یا از آنها بوجود میآید. چند راه برای انتقال مواد خام از منابع تامینکننده به واحد فرایندی وجود دارد که بر حسب مورد و شرایط از یکی از آنها مانند خطوط انتقال و یا تانکر استفاده میشود.
مخازن بسیار متنوع هستند و دسته بندی آنها در استانداردها متفاوت است. طبقه بندی مخازن میتواند از دیدگاه های متفاوتی مانند شکل هندسی، نوع سیال و یا برحسب فشار بخار ماده ذخیره شده در آن باشد. اگر عنوان storage tank را سرچ کنید انواع مختلف را میتوانید مشاهده کنید.
بطور کلی می توان مخازن ذخیرهسازی را به دو دسته کلی مخازن روباز و دربسته تقسیم بندی نمود. گازها، سیالات آتشگیر، مواد شیمیایی خطرناک مثل اسیدها یا بازها و سیالاتی که از خود گازهای سمی منتشر میکنند، باید در مخازن دربسته نگهداری و ذخیره شوند. از مخازن دربسته میتوان به مخازن با سقف ثابت، مخازن سقف شناور، مخازن کروی، استوانهای و مخازن سرد اشاره نمود.
با توجه به اینکه مواد گوناگون دارای خواص شیمیایی و فیزیکی مختلفی هستند، لذا نحوه ذخیره سازی مناسب آنها با یکدیگر تفاوت دارد. با توجه به فشار درون مخزن ذخیره سازی، مخازن به دو دسته کم فشار و تحت فشار دسته بندی می کنند که پرکاربردترین مخازن مورد استفاده در صنایع هستند. مخازن کم فشار به صورت مخازن استوانه ای عمودی یا افقی ساخته میشوند. برای آنکه مخازن را خوب بشناسید، یک دسته بندی ساده ارائه می کنیم.
دستهی اول مخازن، مخازن استوانه ای هستند که سقف ثابت دارند. به این مخازن fixed roof tank میگویند و معمولاًبرای حجم کم و متوسط مواد استفاده میشوند. این مخازن دارای جداره کروی شکل بوده و دیواره آنها با استفاده از صفحات خمیده ساخته شده است. معمولاً این صفحات در محل، جوش داده و نصب میگردند.
سقف آنها میتواند مخروطی یا کروی باشد که به بدنهی مخزن جوش داده شده است. این مخازن بیشترین کاربرد را دارند. چون بیشترین محصولاتی که در صنعت داریم فشار بخار کمی دارند و در دمای محیط مایع هستند. مثلا هیدروکربنهایی مثل گازوئیل را به راحتی در این مخازن میتوان نگهداری کرد.
دسته ی دوم، مخازن استوانهای هستند که سقف آنها ثابت نیست و روی سیال شناور داخل مخزن. به این مخازن، مخازن ذخیره با سقف شناور یا external floating roof tank میگویند. مخزنی که در پالایشگاه تهران آغاز کنندهی حریق بود از این نوع یعنی از نوع سقف شناور بود. در واقع با حرکت سقف روی مایع، از تبخیر بیشتر مایع جلوگیری میشود.
این نوع مخازن برای ترکیباتی که نقطه اشتعال پایین یا فشار بخار بالا دارند و سمی نیستند بیشترین کاربرد را دارد. مثل بنزین. سقف مخزن در این شرایط در معرض هوای آزاد است. اگر باران ببارد روی این سقف میریزد و باید از مسیرهای تخلیه خارج شود. فاصلهی بین سقف شناور و بدنه با نشت بند یا سیلینگ پر شده که اصولاً از جنس تیوب هستند و به صورت دو نوع لاستیکی و مکانیکی ساخته شدهاند.
دسته ی سوم، مانند دستهی دوم است. مخزن دارای سقف شناور است و روی آن یک سقف ثابت وجود دارد. به این مخازن internal floating roof tank میگویند.
دستهی چهارم مخازن کروی هستند. این مخازن مثل یک توپ یا کره هستند. در حادثهی پالایشگاه تهران، مخازنی که باعث نگرانی بود مخازن کروی LPG بودند که نزدیک به محل حریق قرار داشتند.
با توجه به ساختار فیزیکی و هندسی این مخازن که بصورت متقارن هستند نسبت به سایر مخازن تحمل فشار قوی بیشتری دارند. به همین دلیل عموماً از آنها برای ذخیره سازی مواد در حجم های نسبتا بالا و فشار زیاد استفاده میگردد. معمولاً ظرفیت آنها در محدوده ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ بشکه و فشارآنها از محدوده Psig 10 تا psig 200 میباشد. این مخازن دارای جداره کروی شکل بوده و دیواره آنها با استفاده از صفحات خمیده ساخته شده است.
دستهی پنجم که در صنایع ما زیاد دیده میشود، مخازن استوانهای افقی هستند. مثل یک استوانه است که به حالت افقی قرار گرفته است. در مواردی که فشار بخار ماده مورد نظر در حدود psi50-0.5 باشد، از مخازن تحت فشار مانند مخازن کروی یا استوانه ای افقی استفاده می گردد. البته در این محدوده فشاری مخازن استوانه ای افقی ترجیح داده می شوند ولی بر حسب شرایط عملیاتی گاهی از مخازن کروی نیز استفاده میگردد.
این دسته را نباید با تانکرهای آب و سوخت که در کارخانهها و منازل هستند اشتباه گرفت. از نظر ظاهری شبیه هم هستند ولی به لحاظ روش تولید و ساختار از یکدیگر متفاوت هستند. تانکرها اصولاً اتصالات جوشی دارند ولی مخازن استوانهای افقی را با روشهای دیگری درست میکنند.
دسته ی ششم مخازن سرد یا تبرید هستند که به لحاظ شکل اصولاً استوانهای و عمودی هستند. با توجه به اینکه دمای داخلی را برای نگهداری بعضی از مواد باید شدیداً پایین بیاورند این نوع مخازن کاربرد دارد. گازهای مایع که دارای نقطه جوش پایین و غالباً زیر صفر درجه سانتیگراد می باشند در مخازن ویژه سرد ذخیره می گردند. با توجه به پایین بودن دمای جوش این مواد، بیشتر آن ها در دمای عادی محیط به شکل گاز می باشند.
دسته ی هفتم مخازن یا تانکهای روباز یا در باز هستند. این تانکها برای مواد بی خطر استفاده میشوند. مثل آب و آب نمک. چون بخار شدن آنها ضرری ندارد و بخار آنها خطرناک نیست.
فرایند انتخاب این مخازن موضوع مهمی است و پارامترهایی در انتخاب این مخازن تاثیر دارد. یکی از این پارامترها موضوع ایمنی است. ایمنی موادی که قرار است داخل این مخازن ذخیره کنیم. سه موضوع عامل اصلی انتخاب مخازن، سمیت ماده، فراریت یا فشار بخار، و میزان آتش گیری ماده است. دو پارامتر نقطه اشتعال و قطر مخزن هم اهمیت ویژه دارند. چون هر مخزنی با هر ابعادی مقرون به صرفه و عملیاتی نیست.
موضوع اول فشار بخار یا همان فراریت ماده است، که اگر بالا باشد باید ماده را در مخازن تحت فشار ذخیره کرد. موضوع دوم سمیت است. اگر ماده سمی باشد باید در مخازنی ذخیره شود که احتمال نشت حداقل باشد. یک مادهی سمی را نمیتوان در مخازن رو باز یا سقف شناور معمولی ذخیره کرد.
موضوع سوم هم نقطهی اشتعال یا میزان آتشگیری بود. نقطه اشتعال پایین ترین دمایی است که در آن دما، بخار قابل احتراق از ماده تولید می شود. هر چه نقطه اشتعال ماده بالاتر باشد، در دمای بالاتری از آن ماده بخار قابل احتراق تولید میشود.
مهمترین موضوع در ایمنی مخازن، انتخاب درست است که در فازهای طراحی کار انجام میشود. علاوه بر طراحی، موضوع مهم دیگر، نحوهی ساخت و کیفیت ساخت است. کنترل کیفیت در مراحل ساخت یک مخزن بسیار مهم است و اگر پارامترهای کنترلی ذرهای از حدود مجاز عدول کنند، در عملیات بروز پیدا میکند و حوادث بزرگی را به وجود میآورند.
مکان یابی مخزن نیز بسیار مهم است. مخزن چه میزان از تاسیسات فاصله داشته باشد، از بقیهی مخازن چقدر فاصله داشته باشد. از تسهیلات چقدر دور باشد. محل استقرار منابع ذخیره سوخت باید حتی الامکان از معابر محیط زندگی و اسکان پرسنل دورتر باشد. استانداردهای NFPA 30 و IPS-E-SF-220 به این موضوع پرداختهاند.
رنگ مخزن جزء مواردی است که کاربرد ایمنی دارد. برای اینکه جلوی جذب انرژی تابشی و البته جلوی جذب گرما را بگیرند، بسیاری از مخزنها را به رنگ سفید در میآورند. این کار باعث میشود تبخیر نیز کم شود.
اصول ایمنی و بازرسی فنی در نگهداری و تعمیرات استفاده از این مخازن حائز اهمیت است. این موضوعات که به دلایل مختلف مثل اولویت تولید، رعایت نمیشود، منجر به حوادث بزرگ و عمدتاً غیر قابل جبران میشوند.
اولین موضوع دریچهی آدمرو یا منهول یا منوی است. برای تعمیرات و تمیز کاری و بازرسی، وجود این دریچه ضروری است. ابعاد و تعداد با توجه به نوع مخزن، در استانداردهای طراحی مخازن مشخص شده. روی سقف مخازن با سقف شناور، اصولاً یک منهول است. روی بقیهی مخازن در دیواره میتوانید منهول ها را ببینید. استاندارد مرتبط با این موضوع API 620 650 551 است.
موضوع بعدی، ارتفاع سنجه است که برای تعیین ارتفاع سطح مایع از آن استفاده میشود. میتواند مغناطیسی، راداری یا مافوق صوت باشد.
تجهیز دیگر شیر خلاء شکن است که برای شرایط خاص کاربرد دارد. به عنوان نمونه وقتی فشار داخل مخزن به دلایل مختلف، مثل کاهش ارتفاع مایع کم شود، شیر خلا شکن عمل میکند و هوا را به داخل مخزن میآورد تا خلا از بین رود. شیرهای ونت یا خلاء و ظرفیت های آنها را میتوانید در استاندارد API 2000 بیشتر بشناسید. تجهیزات تنفسی یا breather هم کار مشابهی را در مخازن سقف ثابت دارند که در همین استاندارد میتوانید راجع به آن بخوانید.
تجهیز دیگر شیرهای اطمینان یا PSV هستند که کار آنها تخلیهی سیال در زمان بالارفتن فشار است. این شیرها به نحوی عمل میکنند که بعد از اینکه فشار را به اندازهی کافی کم کردند، به حالت قبل برمیگردند، یعنی بسته میشوند و جلوی نشت بیشتر گاز یا سیال گرفته میشود.
راپچر دیسک که به آن دیسک شکست هم میگویند. نوعی دیسک است که بخشی از بدنه یا سقف مخزن است. ولی به لحاظ ساختاری از بقیهی قسمتهای بدنهی مخزن ضعیفتر است و اگر فشار خیلی بالا رود، این دیسک راپچر میکند یعنی میشکند یا پاره میشود و باعث کم شدن فشار داخل مخزن میشود. این دیسک اصولاً بعد از شیر اطمینان عمل میکند. یعنی وقتی عمل میکند که یا شیر اطمینان عمل نکرده باشه، یا اینکه آنقدر فشار بالا باشد که شیرهای اطمینان هر چقدر مخزن را تخلیه کنند، باز هم تاثیری روی فشار بالای داخل مخزن نداشته باشد. راپچر دیسک همان طور که از اسم آن مشخص است قابل بازگشت نیست. یعنی مثل شیر اطمینان نیست که وقتی فشار کم شد فنر آن به حالت قبلی برگردد و بسته شود. اگر عمل کند مثل یک بادکنک ترکیده و قابل برگشت به حالت قبل نیست.
جرقه ناشی از الکتریسیته ساکن به آسانی میتواند در پالایشگاه ها و واحدهای نفت و گاز انفجار و آتش سوزی ایجاد کند. تقریباً کلیه فرآورده های نفتی مانند بنزین، نفت سفید، سوخت جت، نفت کوره و فرآوردههای مشابه در مراحل مختلف پالایش و هنگام جریان یافتن در تلمبه ها، لوله و مخازن با الکتریسیته ساکن بارور میشوند. مقدار بار الکتریکی آن ها بر حسب نوع محصول، متفاوت است.
هنگامی که فرآورده های نفتی به مخازن تلمبه میشوند دو نوع خطر الکتریسیته ساکن به وجود میآید: یکی جرقه هایی که ممکن است در سطح مایع در مخزن تولید شوند و بسیار خطرناک هستند و دیگر آن که در صورت عایق بودن زمین بار الکتریسیته در مخزن متراکم شود. در حالت دوم خطر تراکم بار الکتریکی در جداره مخزن با ارت کردن کاهش مییابد. اصولاً ارت را از سقف مخزن میگیرند و کمتر از بدنه میگیرند. لوله های ورودی و خروجی مخزن هم باید ارت داشته باشند. در مخازن سقف شناو هم میتوان از روی سقف ارت را گرفت.
مورد بعدی خطرات صاعقه است که استانداردهایی مثل NFPA 780 ، IEC 62305 و API RP 545 در خصوص شرایط و نحوهی نصب صحبت میکنند. ۹ آبان ۹۴ پنج مخزن در شرکت پایانههای نفتی ایران در خارک بر اثر صاعقه دچار حریق شدند و به سختی خاموش شدند. یک نکته که اشاره کنیم این است که صاعقه گیر ۱۰۰% تضمین نمیکند که صاعقه باعث ایجاد حریق نشود. یعنی صاعقه گیر حفاظت ۱۰۰ درصدی ندارد.
دماسنج ابزار مهم دیگری است که برای سنجش دمای مخزن و مواد هیدروکربنی به کار میرود. دماسنج را در جاهای مختلف نصب میکنند. روی بدنه مخزن، نصب در مکنده شناور داخل مخزن یا به صورت غوطه ور در داخل لوله پیمایش مخزند.
نردبانها، سکوها، پله ها و راهرو ها هم که برای دسترسی استفاده میشوند یک سری الزامات دارند که در API 650 به آنها اشاره شده است.
اندازهگیری سطح هم نکتهی مهمی است. هشدار سطح داخل مخزن Level detector در واقع بعد از اندازه گیری، این هشدار را به اپراتور میدهد که در زمان لازم، اقداماتی که باید برای کنترل سطح انجام شود را در نظر بگیرد. برای بسیار از مخزنها، الزام شده است که اگر سطح به حدی برسد که در وضعیت هشدار قرار گیرد، سوییچهای قطع کنندهی جریان باید به level سنج وصل باشند تا بصورت خودکار جریان قطع شود و از سر ریز احتمالی جلوگیری شود.
دایک یا باند وال دیوارهای است برای مهار موادی که به هر دلیلی از داخل مخزن نشت میکنند. تا جلوی نشت مواد را به سمت سایر مخازن بگیرد. در حادثهی پالایشگاه یک دیوار بلند دور هر ۶ مخزن کشیده شده بود. این دیوار دایک وال بود. اگر این دیوار دور تک تک مخازن کشیده میشد، قطعاً سیال به این سرعت بقیهی مخازن را نمیسوزاند. کاربرد دایک یا باند وال این است که جلوی حرکت سیالی که از مخزن نشت میکند را بگیرد. استاندارد NFPA 30 در خصوص نحوه طراحی و ظرفیت استخر مورد نظر به طور کامل توضیح میدهد
اصل ابزار مدیریت شرایط اضطراری، تجهیزات اطفاء حریق مخزن است. سیستم های اطفاء حریق در مخازن به ۴ دستهی کلی تقسیمبندی میشوند.
دستهی اول سیستمهای خنک کننده یا کولینگ مخازن است. سیستم کولینگ برای این است که اگر مخازن مجاور طعمهی حریق شدند، مخازن دیگر زیاد گرم نشوند. سیستم های کولینگ اصولاً یا سیلابین یا رینگ آب آتش نشانی هستند که با پاشیدن آب روی مخزن، آن را خنک میکنند. هیدرانتهای آب آتشنشانی و مانیتورهایی که حین عملیات به مخازن آب میپاشند تقریباً کار کولینگ را انجام میدهند.
دستهی دوم سیستمهای اطفاء حریق، سیستمهای فوم هستند. دسته اول یا همون سیستم کولینگ، کاری به حریق نداشت و صرفاً کمک میکرد مخزن خنک شود. اما این دسته، یعنی سیستمهای اطفاء حریق فوم، کارشون اطفاء حریق مخزن است. فومها اصولاً جایی خارج از مخزن در داخل فوم چمبر ساخته میشوند و بعد از طریق لوله به مخزن تزریق میشوند. به طور کلی دو نوع وجود دارد. نوعی که از بالا به مخزن تزریق میشود و نوعی که از کف مخزن تزریق میشود. فوم اصولاً از چند نقطه به مخزن تزریق میشود و باعث قطع ارتباط حریق با هوا میگردد. NFPA 11 در این موارد توضیحات کاملی ارائه داده است.
وقتی که فوم از کف مخزن تزریق شود، مزایایی به همراه دارد. مثلاً با تلاطمی که در مواد ایجاد میکند، باعث خنک شدن مواد و اطفاء راحتتر میشود. البته همیشه قابل استفاده نیستند و بیشتر در مخازن سقف ثابت مخروطی استفاده میشود. در فیلمهای پالایشگاه اگر توجه شود چند ماشین فوم را از راه دور روی مخزن پرتاب میکردند. برای این کار بهتر بود ادوات ثابت مخزن به کار گرفته شود. ولی وقتی راهی نیست، چارهای جز این کار هم نیست. بقیهی ماشینها هم آب میپاشیدند و در واقع آب به مخازن اطراف پاشیده میشد تا خنک نگه داشته شوند.
دستهی سوم، استفاده از پودر خشک شیمیایی است. لازم به ذکر است که کارایی مناسب ندارد و بیشتر برای نواحی که نشتی ایجاد شده است میتواند کاربرد داشته باشد. اگر حریق را با پودر خشک اطفاء کنیم و مواد هیدروکربنی دوباره به سطح داغ برسند، مجدد شعله ور میشوند. اصولاً پودر را با مخازن بزرگ متحرک به نزدیک حریق میآورند و از بالا روی مخزن میپاشند.
دستهی چهارم تجهیزات اطفاء حریق هم کپسولهای اطفاء حریق هستند. البته جایگاهی در اطفاء حریق مخازن بزرگ ندارند ولی برای مواردی که حریق کوچک است یا از کنترل خارج نشده، میتوان از این تجهیزات برای اطفاء استفاده کرد.
وقوع حوادث در زمان جابجایی بار، به خطر افتادن نیروی انسانی و تجهیزات، خسارات جبران ناپذیر به افراد، تجهیزات و پروژه، هدر رفتن زمان و منابع مالی، پایین آمدن بهرهوری و … اهمیت موضوع باربرداری را برای ما مشخص میکند. عملیات باربرداری بدون لیفتینگ پلن و برنامه باربرداری با ریسک بالا همراه میباشد و در نهایت لیفتینگ پلن نقشه راهی برای رسیدن به هدف موفق با ریسک پایین و کنترل هزینه میباشد.
به طور کلی عملیات باربرداری در دو دسته روتین و غیر روتین طبقه بندی میشود.
باربرداری روتین شامل کارهای عادی روزانه جرثقیل، عملیات باربرداری تکراری دارای تجهیزات یکنواخت (مانند عملیات حفاری) و عملیات باربرداری عادی با استفاده از تجهیزات لیفتینگ مناسب میباشد.
مشخصات باربرداریهای روتین از این قرار است:
عملیات لیفتینگ غیر روتین معمولاً به سه دسته تقسیمبندی میشوند:
وزن کل بار بیشتر از ۲۵ تن یا وزن کل بار نشان داده شده در کامپیوتر جرثقیل بیشتر از ۷۵% در شعاع کاری موردنظر
یا وزن کل بار بیشتر از ۳۰ تن و همچنین بیشتر از %۸۰ لودچارت شرکت سازنده
استفاده از دو یا چند تجهیز باربرداری بهطور همزمان مانند استفاده از دو جرثقیل همزمان برای بلندکردن یک بار
محیط باربرداری دارای نقاط حساس؛ مشکلدار و محصور.
روش باربرداری در شرایط خاص یا critical lifting که به روش Heavy Lifting هم معروف است و به دلیل شرایط خاص و خطرات بالقوه پتانسیل ایجاد حوادث جبران ناپذیر را دارد. این شرایط خاص مواردی از جمله :
برای انجام این نوع لازم است طرح باربرداری یا Lifting Plan تهیه شود. همچنین روشهای پیش مهندسی و شبیه سازی نیز به کار برده میشود که در این روش ها با استفاده از محاسبات فنی و مهندسی، وضعیت واقع عملیات شبیه سازی شده و خطراتی همچون برخورد، سقوط بار، واژگون شدن و … شناسایی میشوند.
طرح باربرداری یا Lifting Plan به صورت سیستماتیک، ارزیابی فاکتورهای مهم در باربرداری و در محل باربرداری شامل انتخاب تجهیزات مناسب برای عملیات لیفت، تعیین نفرات مختلف مرتبط با فرایند از ابتدا تا انتها و شرح وظایف هریک را توصیف میکند که هم برای لیفتهای روتین و ساده و هم برای لیفتهای غیر روتین و سنگین کاربرد دارد ولی معمولا برای کارهای روتین و ساده یک فرد با تجربه به عنوان فرمانده عملیات در نظر گرفته میشود و فرماندهی عملیات به صورت دستورالعمل های کتبی یا شفاهی صورت میگیرد.
لیفتینگ پلن مجموعهای از برنامهریزیها، محاسبات، بررسیها و شبیهسازی قبل از جابجایی بار است. مهندس طراحی عملیات شبیه سازی باید عضو با صلاحیت سازمان نظام مهندسی باشد و از دانش و تجربه مفید در زمینه طراحی ماشین آلات و الزامات طرح باربرداری برخوردار باشد. این شخص با استفاده از نرم افزارهای مربوطه طرح عملیات باربرداری یا لیفتینگ پلن را آماده کرده و پس از تایید واحد فنی در اختیار واحدهای اجرایی قرار می دهد. مجوزهایی که در ایران که در ارتباط با موضوع لیفیتنگ پلن قابل کاربرد دارد شامل مجوز بازرسی از مرکز تائید صلاحیت ایران ، سازمان ملی استاندارد ایران و مرکز تحقیقات و تعلیمات حفاظت بهداشت کار در ایران است.
چه مواردی باید در لیفتینگ پلن مورد توجه و بررسی قرار گیرد؟ روش انجام کار، وزن دقیق بار، ابعاد و حجم، محل مرکز ثقل، مسیر انجام کار هر جرثقل، محدودیت ارتفاع، مشخصات فنی جرثقیلهای منتخب شده در پروژه (نوع، طول بوم، تناژ) ظرفیت و جدول بار جرثقیلها، مشخصات و ظرفیت تجهیزات بستن بار، بازرسیهای دورهای و اولیه تجهیزات لیفتینگ، بررسی سلامت تجهیزات لیفتینگ، محل قرارگیری جرثقیلها بر اساس نقشه جغرافیایی سایت و بررسی موانع فیزیکی، نفرات کارفرما و پیمانکار و …
در انجام یک لیفت مشخص بهمنظور اینکه فرایند باربرداری بدون هیچ مخاطرهای انجام پذیرد، ابتدا باید پارامترهای تعیینکننده مشخص گردند و لازمهی این کار، بازرسی اصولی توسط شخص بازرس و کارشناس مربوطه و همچنین دید عمیق از تمامی زوایای کار میباشد. بنابراین، طرح باربرداری باید بهطور کامل تدوین و انجام پذیرد. زمانی که یک عملیات باربرداری قرار است انجام گیرد باید تمامی موارد لازم در خصوص آن فرایند لیفت قبل از انجام آن در سایت بهطور کامل بررسی شود. بدین منظور، وجود یک ارزیابی ریسک دقیق و کارشناسی شده الزامی است که در صورت وجود، باید برای تعیین اینکه هنوز برای آن پروسه قابل اجرا میباشند ارزیابی و بررسی گردند (مثلاً تغییرات پرسنل، تجهیزات، جانمایی سایت یا محیط کار میتواند هریک منجر به تغییر ارزیابی ریسک گردد.
اولین قدم در تهیه لیفتینگ پلن تشریح فرآیند کاری، مسئولین مربوطه و نحوه ارتباطات اینکه چه افرادی چه مسئولیتی دارند مثلاً ریگر، علامت ده یا سیگنال ده، HSE سوپروایزر، مسئول حمل، مسئول سایت. مشخصات افراد، تجربه و صلاحیت افراد و سمت باید ذکر شود.
بر اساس الزامات استاندارد ASME کسانی که در اجرای عملیات باربرداری نقش و مسئولیت دارند: مدیر تیم باربرداری Lift Director، تیم باربرداریSignalmen Rigger، مدیر سایت Site supervisor، مالک جرثقیل Crane owner، اجاره کننده جرثقیلCrane User، اپراتور جرثقیل Crane Operatorهستند.
به صورت معمول مدیر تیم باربرداری (lift director) برنامه باربرداری را با در نظر گرفتن تمام مسائل سایت و محاسبات دستی و کامپیوتری تنظیم میکند. از افراد کلیدی شخص صلاحیت دار متخصص (CAP) عبارتست از شخصی که توسط مدیر سایت تعیین شده و عهده دار کنترل روزانه ی تمامی تجهیزات لیفتینگ سایت می باشد.
بازرس لیفتینگ Lifting Inspectorشخص صلاحیت دار دارای تجربه کاری و دانش فنی کافی و مناسب در زمینه ی لیفتینگ که مطابق با استانداردها تمامی تجهیزات جرثقیل را به منظور استفاده ی ایمن از آنها در فرایند باربرداری بازرسی میکند. اپراتور جرثقیلCrane Operator که کار با جرثقیل و وظیفه نگهداری از جرثقیل مطابق با دفترچه کاربردی آن قبل و بعد از بازرسی مطابق با چک لیست بازرسی و Certificate های ارائه شده برای وایرراپ . قلاب های بلاک، چرخ دنده جرثقیل و … را بر عهده دارد. علامت دهنده و ریگر و بقیه افراد هم که بر حسب نیاز در عملیات مشارکت دارند.
دومین قدم تشریح جزئیات بار مثل حجم، مرکز ثقل، وزن بار است. حجم بار ابتدا باید در نظر گرفته شود و موضوع مهمی است. علت اهمیت این موضوع در طرح مشخص است یک بار ۲۰ کیلویی اگر به شکل مکعب با ابعاد ۲ در ۲ در ۵ باشد نحوه باربرداری متفاوت از یک میله ۲۰ کیلویی با طول ۳۰ متر است. پس از آن مرکز ثقل بار مهم است. مرکز ثقل بار مرجع محاسبات ما در طرح باربرداری است.
موقعیتهای ابتدایی و انتهایی بار سومین قدم است. تعیین مختصات و مشخصات نقطه ابتدا و انتها یعنی محل بلند کردن بار و محل قرار گرفتن بار و مسیر انتقال است معمولا نقطه شروع X و نقطه پایان Y در نظر گرفته میشود. علاوه بر مختصات، شعاع کاری نیز در طرح باربرداری در نظر گرفته میشود. شعاع کاری برای استفاده از جداول بار جرثقیل کاربرد دارد.
منطقهی عملیاتی، کل منطقهای است که بوم جرثقیل میتواند بر روی آن چرخ بزند. منطقهی عملیاتی، به ۴ منطقهی عملیاتی یکچهارم تقسیم میشود و ظرفیت جرثقیل بر مبنای منطقهی یکچهارم است. این مناطق کنارهها، پشت و روبرو در نظر گرفته میشود.
نقشه سایت و محل قرار گرفتن اجزا، شماتیک جرثقیل، بار و… بر روی نقشه مشخص میگردد. عوامل زمینه ای مثل عوامل طبیعی، وزش باد و محاسبات مربوط به آن نیز باید در نظر گرفته شود. به عنوان مثال اگر باربرداری در اسکله و نزدیک دریا انجام میشود شرایط محیط ۶ ماهه اول سال با ۶ ماهه دوم سال متفاوت است و باید در نظر گرفته شود.
محاسبات استحکام زمین شرایط خاک و استحکام آن بررسی میگردد که این موضوع برای قرارگیری جکهای تعادلی و طول آنها، فواصل باز شدن و سایر محاسبات مربوطه نیز در این بخش ضروری است.
علاوه بر آن باید توجه شود که عملیات در مجاورت چه محیطهایی در حال انجام است، از نظر ارتفاع، قرار گرفتن در مکان های عمومی مثل هتل و رستوران، محیط های شیمیایی و … باید شرایط خاص آنها در نظر گرفته شود اگر برق فشار قوی یا لوله گاز در مجاورت محیط قرار دارد باید شرایط آنها در نظر گرفته شود چون حوادث بسیاری در اثر برخورد با کابل های برق اتفاق میافتد.
تشریح مشخصات ماشین آلات و جرثقیل، نوع، ظرفیت، طول بوم و شعاع کاری جرثقیل و دستورالعملهای سازنده جرثقیل باید مد نظر قرار گیرد. جداول بار (LOAD CHART) هر جرثقیل حداقل یک جدول با دارد که شعاع، حداکثر تناژ و طول تلسکوپ مشخص شده است.
در شرایطی که فضای کافی برای باز کردن جکهای پایهی جرثقیل محیا نباشد و جکهای پایهی جرثقیل کامل بیرون نیامده باشند، میزان رنج توانایی جرثقیل در باربرداری باید محاسبه گردد.
ابزار های اصلی برای بستن بار، نحوه بستن، اسلینگها، طول و جنس سیم بکسل، نحوه قرار گرفتن و ظرفیت قلاب و هوک نیز در طرح باید به صورت دقیق محاسبه گردد.
بهمنظور اطمینان از قرارگیری قلاب باربرداری در مرکز و نقطهی بالای بار بهصورت عمود بر بار، اسلینگ را دقیقاً بهگونهای باید تنظیم کرد که انحراف بار از محور مرکزی فرضی به حداقل برسد. برای کنترل بار در عملیات باربرداری مختلفی که بارهای غولپیکر یا طویل با ابعاد مسطح دارند باید بلت های اتصالی مخصوص و کاملاٌ استاندارد مورد استفاده قرار گیرد تا بتوان بار موردنظر را به فرم مخصوص خود در محل مناسبش جانمایی کرد. این بلت های اتصالی باید کاملاٌ محکم به بار بسته شوند تا از تکانهای احتمالی حادثهساز جلوگیری به عمل آید.
برای هر نوع عملیات باربرداری، ریسکهای احتمالی باید ارزیابی و کنترل شوند. بهعنوان جزئی از پروسهی مدیریت ریسک، ابتدا یک ارزیابی ریسک برای هر عملیات لیفتینگ بهمنظور تعیین مخاطرات بههمپیوسته، شدت مخاطرات و احتمال وقوع آنها انجام میگیرد.
موارد مهم در ارزیابی ریسک عملیات باربرداری شامل موارد زیر میباشد:
لیفتینگ پلن در ساده ترین شکل روی نقشه های اجرایی پروژه و شماتیکی به صورت عکس جرثقیل و مشخص کردن ابعاد و طول کار، شعاع کاری، درجه و زاویه بوم و … نمایش داده میشه. در شکل پیشرفته تر از نرم افزار اتوکد برای تهیه نقشه استفاده میشود که معمولا در ایران این روش رایج است. در ابتدا مشخصات جرثقیل، جدول بار، محیط سایت، نحوه قرار گرفتن ادوات سیم بکسل، زوایای مورد نیاز به عنوان پیش نیاز فراهم میشود و پس از انجام محاسبات مدل سازی دو بعدی توسط نرم افزار اتوکد انجام میشود و خروجی آن در اختیار کارفرما و مجری عملیات قرار میگیرد.
نرم افزارها امکانات زیادی از جمله نمایش های سه بعدی عملیات، شبیه سازی بار، محیط و عملیات، نحوه بستن بار، باربرداری با چند جرثقیل، به اشتراک گذاری و … را برای ما فراهم میکنند. نرم افزارهایی مثل ۳D Lift Plan، Crane Planner، SMART Rigger Software، ، CRANIMAX برای این موضوع طراحی شده اند.
دستورالعمل ایمنی، بهداشت پرسنل مشاوران حفاظت فنی و خدمات ایمنی ، و حفاظت وسایل حمل و نقل (لیفتراک و جرثقیل ها) و جابه جایی اشیاء مرکز تحقیقات و تعلیمات حفاظت فنی و بهداشت کار برای ما کاربرد دارد علاوه بر آن استانداردهای مختلف تقسیم بندی های گوناگونی برای بازرسی و باربرداری ارائه میدهند. مهم ترین آنها ASME، DOE است. علاوه بر آن OSHA و ANSI الزامات تست، بازرسی و تعمیرات را مطرح میکنند. بقیه استانداردهایی که هرکدام مرتبط با بخشهای مختلف میباشد شامل ASME B56.1 , ASME B30.5 , ASME B30.2 , ASME B30.3 EN 12999 , EN 13000 , EN 14439 (MAINTENANCE) است.
برای عکسالعمل مناسب در مقابل تغییر شرایط تمامی پارامترهای بحرانی لیفتینگ (از قبیل آبوهوا، وضعیت دریا، قابلیت دید، پایداری و شیب زمین، فعالیتهای مجاور محل باربرداری و تأسیسات، ورودی و خروجیهای سایت، تجهیزات لیفتینگ، خود پرسنل باربرداری و …) باید در حین ارزیابی ریسک و آماده کردن طرح باربرداری مشخص و شناسایی گردند. درصورتیکه در هنگام عملیات باربرداری و نگهداشتن بار در ارتفاع، سیستم کامپیوتر جرثقیل با خطا مواجه شد، یا جرثقیل به حالت ناپایداری درآمد، بار باید بر روی زمین قرار گرفته و باید یک طرح باربرداری جدید ارائه داد بهگونهای که دلایل خطای ایجاد شده در شرایط قبلی را کاملاٌ رفع نماید.
عملیات لیفتینگ باید از ابتدا تا انتهای فرایند دقیقاً مطابق با طرح تأییدشده لیفتینگ سایت هدایت و انجام گردد. هرگونه تغییر در آن باید در صورتی انجام گیرد که ابتدا کار بهطور کامل متوقف شده و پس از اطمینان کامل از ایمن بودن کار برای ادامهی عملیات با تغییر مربوطه در طرح، عملیات ادامه پیدا کند. اپراتور تجهیزات باربرداری باید در هر زمان از عملیات از علامت توقف اضطراری اطاعت کرده و کار باربرداری را متوقف کند، مهم نیست چه کسی از گروه عملیات لیفتینگ فرمان توقف اضطراری را صادر کرده است.
برای تعیین و توصیف دقیق لیفت، پارامترهای وزن بار، شمای کلی بار، مرکز ثقل بار و قابلیت دسترسی کافی به نقاط مختلف بار، موقعیتهای ابتدایی و انتهایی بار و چگونگی قرارگیری بار در آن محلها و فضایی که تجهیزات لیفتینگ مورد استفاده قرار میگیرد موردنیاز هستند. همهی نفرات درگیر در پروسه باربرداری باید وظایف شخصی خود را دانسته و در محل استقرار خود حضور داشته باشند. تمامی نفرات درگیر در باربرداری باید امکان دسترسی و همچنین فرصت کافی برای بازبینی یا مرور نتایج حاصل از ارزیابی ریسک و جزئیات طرح را داشته باشند تا اطمینان حاصل گردد که همه بهصورت کاملاٌ واضح در جریان ریز پروسه قرار گرفته و همگی باید به روش اجرا و نحوهی کنترل عملیات آگاهی کامل داشته باشند. این عمل، هماهنگی بین تمامی اعضای تیم باربرداری را بیشتر میکند.
بعد از اتمام عملیات باربرداری، تمامی نفرات درگیر در فرایند لیفت باید فرصت بحث و گفتگو در مورد عملیات را داشته و در راستای بهبود یا اصلاح Plan Lifting اقدام کنند. مسئولان اصلی عملیات شامل سوپروایزر لیفتینگ، مهندس اجرا و نصب و مهندس لیفتینگ سایت هریک نتایج حاصلهی عملیات را مستند و بایگانی کرده و برای لیفت های بعدی مورد استفاده قرار میدهند.
الزامات قانونی و سایر الزامات یکی از بندهای مهم در استاندارهای سیستمهای مدیریتی IMS می باشد. یکی از دلایلی که باعث شده در این بند استاندارد هنگام اکثر ممیزیها عدم انطباق ثبت شود، این موضوع است که شرکتها برای انطباق با این بند اصولا کار سیستمی و اساسی انجام نمی دهند. این موضوع به معنی این است که رویکرد سیستمی برای شناسایی و ارزیابی انطباق با الزامات قانونی در آن سازمان وجود ندارد.
موضوع الزامات قانونی همیشه در استانداردهای مدیریتی، بخصوص در استانداردهای حوزه HSE جایگاه مهمی دارد. اصولا تحت عنوان الزامات قانونی و سایر الزامات، یعنی legal and other requirements شناخته میشدند.
اما از زمانی که ساختار استانداردها تغییر کرد و در قالب annex sl قرار گرفت، میتوان این بند را نیز در دو بخش از استاندارد ردیابی کرد. بند اول بند ۶ استاندارد، یعنی بخش طرح ریزی و بند بعدی نیز بند ۹ استاندارد، یعنی بخش ارزشیابی عملکرد.
باید به یاد داشت که این دو بند از مواردی هستند که به صورت مستقیم در استانداردهای ایمنی، بهداشت و محیط زیست به الزامات قاتونی اشاره شده است. در بندهای دیگر نیز مانند بند ۸ که به مباحث عملیاتی پرداخته میشود به صورت غیر مستقیم به این موضوع پرداخته میشود.
در گام اول باید فهرستی از قوانین کاربردی در حوزه HSE را استخراج نمود. قوانین کار، آیین نامه های حفاظت فنی و بهداشت کار، قوانین و آیین نامه های تامین اجتماعی، آیین نامه ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت، قانون محیط زیست و آیین نامه ها و بخش های نامه های سازمان حفاظت از محیط زیست، نشریات معاونت راهبردی ریاست جمهوری و بسیاری موارد دیگر از این دست می باشند.
این موضوع از موضوعاتی است که هم نیاز به روش اجرایی دارد و هم نیازمند آن است که سوابق مربوطه ثبت گردد.در روش اجرایی نحوه شناسایی الزامات، نحوه به روزرسانی و همچنین ارزیابی انطباق ذکر میگردد. همچنین مکانیزم به روز رسانی نیز میبایست در روش اجرایی مشخص شود. به محض به روز رسانی هر بخش از الزامات می بایست سوابق مرتبط نیز به روز رسانی گردند. همچنین میبایست تعیین گردد که علاوه بر واحد HSE کدام یک از گروه ها می بایست به قوانین و مقررات دسترسی داشته یا از آنها آگاهی داشته باشند.
گام بعدی تعیین نحوه پیاده سازی الزامات در محیط کار است. در اولین مرحله می بایست بندها و مواد مرتبط و کاربردی در لیست الزامات قانونی ثبت گردد. سپس می بایست با توجه به موارد ذکر شده اقدام به پیاده سازی بندها گردد.
موضوع بعدی در خصوص ارزیابی انطباق یا evaluation of compliance میباشد. در این بند، استاندارد به این موضوع اشاره میکند که سازمان باید فرآیندهای لازم برای ارزیابی انطباق با الزامات قانونی و سایر الزامات را مشخص نماید. در این بخش استاندارد به سه باید اشاره می کند:
تواتر و زمانبندی ارزیابی های انطباق می تواند بسته به اهمیت الزام، تغییر، در شرایط عملیاتی، تغییر در التزام به انطباق و عملکرد گذشته سازمان، متغیر باشد. سازمان می تواند از تنوعی از روش ها برای حفظ دانش و درک خود از وضعیت انطباق خود استفاده کند، اما لازم است تمامی التزامات به انطباق به صورت دوره ای ارزیابی شود.
اگر نتایج ارزیابی انطباق نشان دهنده ی شکست در انجام یک الزام قانونی باشد، لازم است سازمان اقدامات ضروری برای دستیابی به انطباق را تعیین و اجرا نماید.
این کار ممکن است مستلزم تماس با سازمان های قانون گذار و توافق در مورد اقدامات برای انجام الزامات قانونی، هنگامی که این توافق انجام می شود، به التزام به انطباق تبدیل می شود.
برای قسمت هایی که انطباق وجود ندارد و یا بخشی از الزام انطباق ندارد باید برنامه ریزی انجام شده و اقدام اصلاحی صادر شود.
لینک دانلود اپیزود ششم فصل سوم: اپیزود ششم- فصل سوم- خطرات گاز H2S
گاز ترش، گازی شناخته شده در تمام صنایع می باشد. این گاز با اسامی دیگری همچون هیدروژن سولفید، دی سولفید هیدروژن، هیدروژن سولفوره، هاش دو اس یا گاز فاضلاب هم شناخته می شود. un NUMBER این گاز ۱۰۵۳ و CAS NUMBER هفت هزار و هفتصد و هشتاد و سه – صفر شش- چهار هست.
اگه در طبقه بندی مواد خطرناک هم مروری داشته باشیم، میتونیم در کلاس ۲، یعنی در بخش گازها، هم در دسته ی ۲-۱ یعنی گازهای قابل اشتعال آن را شناسایی کنیم، هم در ۲-۳ یعنی گازهای سمی/پلاکاردهای این دو دیویژن را می توانیم استفاده کنیم.
وزن ملوکولی گاز ۳۴ هست و چگالی بخار یک ممیز یکصد و هشتاد و نه می باشد. یعنی از چگالی بخار آب که یک می باشد بیشتر است.
گاز هیدروژن سولفوره عموما با بوی بد آن که شبیه تخم مرغ گندیده ست شناخته می شود. در این حالت غلظت آن کمتر از PPM 10 می باشد. غلظت های بیشتر سریعتر حس بویائی را از کار خواهند انداخت. بنابراین هیچ وقت نباید به حس بویائی خود برای تشخیص هیدروژن سولفوره اعتماد کنیم.
این گاز در اثر تجزیه گیاهان و یا اجساد حیوانات که دارای گوگرد هستن بوجود می آید. این گاز میتواند در انواع نفت خام یا گاز، (نفت خام ترش) توی سالیان زیاد بوجود آمده و در عملیات تولید و تصفیه منابع نفتی سولفیدی و گازهای طبیعی یافت شود.
وقتی در مستندات مختلف به عبارتH2S PRESENT برخورد کردید، این عبارت بدان معناست که عملیاتی مثل حفاری، تست، تولید یا هر عملیات دیگر در جریان است که در خلال آن پتانسیل حضور میزان خطرناکی از این گاز وجود دارد. اینجا منظور ما از میزان زیاد ۲۰ PPM به بالاست که در ادامه راجع به آن مفصل توضیح خواهیم داد.
تعریف دیگر BREATHING ZONE یا ناحیه ی تنفسی می باشد. ناحیه ای که در فاصله ۶ تا ۹ اینچ مقابل شانه ی شما قرار دارد (یعنی تقریبا ۱۵ تا ۲۲ سانتی متری) را ناحیه تنفسی می نامند. IDLH به غلظتی از هر ماده ی سمی، خورنده یا خفگی آور گفته می شود که اگه در آن غلظت قرار بگیریم، با احتمال بسیار زیاد یا به طور حتم اثرات مخربی بر روی سلامتی ما خواهد داشت. این شاخص برای PPM 100 ، H2S هست.
این گاز بی رنگ، هم سمی، آتش گیر می باشد و تحت فشار هم به مایع تبدیل میشود. اگه نگاهی به لوزی خطرش بندازیم، به عدد ۴۴۰ میرسیم. یعنی برای سلامتی فوق العاده خطرناک است، شدیدا آتش گیر است ولی پایدار می باشد.
این گاز مخرب اعصاب بوده، از هوا سنگین تر است، به راحتی با باد منتشر می شود، شعله اش به رنگ آبی ست، و البته… شدیدا خورنده ی فلزات است. با آب موجود در هوا ترکیب میشود، اسید خورنده ای میسازد و لوله ها و دریچه ها را از بین می برد. در آب و نفت خام و فرآورده های نفتی قابل حل بوده و بی نهایت خورنده ست. این گاز می تواند به ظروف فلزی و استیلی صدمات جدی بزند.
علاوه بر جاهایی که بطور حتم H2S پرزنت داریم، در مخازن ذخیره سازی، بویژه اطراف لجن های موجود در ته مخازن و ظروف و برج ها هم این گاز ممکن است وجود داشته باشد.
اگر شخصی گاز H2S را بمقدار موثر تنفس کند بلافاصله اون قسمت از سلسله اعصاب که تنفس و آگاهی رو کنترل میکند تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. در مقادیر بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ PPM شخص بلافاصله بیهوش شده و بعد از دقایقی خواهد مرد.
تنفس شخص صدمه دیده بلافاصله قطع میگردد و از هوش میرود. عملیات نجات و بهوش آوری باید بلافاصله شروع شود در غیر اینصورت مرگ منتظر فرد تماس پیدا کرده خواهد بود. اگر عملیات نجات به موقع انجام بشود شخص میتواند بدون عارضه جدی به حیات بازگردد.
نشت گاز H2S و گازهای سمی – آژیر قرمز ممتد با نوسان بهمراه چراغ قرمز چشمک زن (یا بدون آن)
نشت گازهای قابل انفجار وآتش سوزی – آژیر زرد منقطع بهمراه چراغ زرد چشمک زن(یا بدون آن)
اعلام حالت فوق العاده – آژیر ممتد
برای مواجهه و شناسایی گاز به یه سری تجهیزات نیاز داریم، و در کنار آن برای آگاهی بخشی هم نیاز به یک سری اقدامات آموزشی داریم.
برای افرادیکه قرار است در محوطه های h2S PRESENT کار کنند، این آموزشها ضروری می باشد: