سیستم های مدیریتی ، موضوع اصلی اپیزود ویژه سیف کست هست که وعده آن را به شما داده‌بودیم و در کنار آن به سوالاتی که شما عزیزان از ما پرسیده بودید پاسخ می‌دهیم.
این اپیزود به کسانی پیشنهاد می‌شود که دانشجو هستند و یا به تازگی فارغ‌التحصیل و وارد فضای کار شده‌اند.

سوال: پیاده‌سازی سیستم های مدیریتی ایزو چه منافعی را می‌تواند برای یک سازمان به دنبال داشته‌باشد؟

منافع پیاده‌سازی سیستم های مدیریتی ایزو

برای پاسخ به این سوال می‌توان از دو رویکرد به قضیه نگاه کرد:

  1. حرکت به سمت سازمان‌های پیشرو

اولین اصل برای داشتن یک سازمان چابک، استفاده از سیستم های مدیریتی است. پس، اولین کاری که سیستم های مدیریتی و رویکرد فرایندی می‌کنند، نظم دادن به کار شما است.

  1. اخذ گواهینامه

خیلی از شرکت‌ها؛

  • به اجبار یا توصیه سازمان‌های بالادستی، یا
  • برای گرفتن امتیازات مختلف (مانند شرکت در مناقصات) به سمت گرفتن این گواهینامه‌ها می‌روند.

به هر حال – چه شما بخواهید به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری به سمت اخذ این گواهینامه‌ها بروید – داشتن گواهینامه ملاک نیست! بلکه طراحی سیستم های مدیریتی نظام‌مند بزرگترین اصل است؛ به نحوی که سیستم های مدیریتی سبب منسجم‌تر و آسان‌تر کردن فرایندهای کاری شوند.

سوال: چه چارچوبی برای سیستم های مدیریتی وجود دارد؟

چارچوپ سیستم های مدیریتی

در استقرار سیستم های مدیریتی اصولا سه رکن وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم:

  1. رکن اول: مشاور

اگر اولین تجربه شما است، حتما یک مشاور بگیرید؛ مشاور به شما کمک می‌کند تا سیستم های مدیریتی را با کیفیتی بالا طراحی کنید.

  1. رکن دوم: شرکت گواهی‌دهنده

شرکت‌هایی که اصطلاحا به آنهاCB (Certification Body) گفته می‌شود، بعد از استقرار سیستم های مدیریتی، شما را ممیزی یا Audit می‌کنند. حال اگر شرایط شما با معیارهای یک استاندارد منطبق بود، گواهینامه آن استاندارد را به شما می‌دهند.

  1. رکن سوم: شرکت‌های ذی‌صلاح یا کامپیتنت (Competent)

این رکن، به هنگام استقرار سیستم های مدیریتیِ ایمنی، بهداشت و محیط زیست به ارکان دیگر اضافه می‌شوند. برای مثال؛

  • در استقرار یکی از سیستم های مدیریتی به نام ایزو ۴۵۰۰۱ حتما نیاز است یک شرکت طب کار کنارتان بوده و معاینات طب کار را برای پرسنل انجام دهد، یا
  • برای اندازه‌گیری عوامل زیان آور محیط کار، شرکت‌هایی که کار این اندازه گیری را انجام می‌دهند می‌بایست به عنوان رکن سوم حضور داشته‌باشند.

اگر به استقرار سیستم های مدیریتی، به شکل یک مثلث نگاه کنیم: مشاور، گواهی‌دهنده و شرکت ذی‌صلاح، سه رکن اصلی و لازم هستند. هر چه این سیستم های مدیریتی تخصصی‌تر و فنی‌تر باشند، گروه‌ها و شرکت‌های ذی‌صلاحی که نیاز به وجودشان است، بیشتر می‌شود.

سوال: استقرار سیستم های مدیریتی  چه مراحلی دارد؟

مراحل استقرار سیستم های مدیریتی

  1. مرحله صفر: تجزیه و تحلیل شکاف – Gap Analysis

همان طور ک گفته شد شخصی که به عنوان مشاور به کمکتان می‌آید، اولین کاری که قبل از طراحی سیستم های مدیریتی می‌کند، بررسی مجموعه شما است. به این کار اصطلاحا تجزیه و تحلیل شکاف یا گپ آنالیز می‌گوییم.

  1. مرحله یک: طراحی سیستم های مدیریتی

اگر گپ آنالیز را مرحله صفر در نظر بگیریم، مرحله یک طراحی سیستم های مدیریتی است.
مشاور در این مرحله با کمک شما به تدوین مستندات مورد نیاز طبق الزامات استاندارد می‌پردازد.
یادتان باشد که این کار به تنهایی انجام نمی‌گیرد. در تمام مراحل آن، تیم شما باید کنار مشاور حضور داشته‌باشد. به این صورت که؛

  • مشاور الزامات استاندارد را می‌شناسد، و
  • تیم شما مجموعه خودتان را می‌شناسد.

این دو، با همکاری یکدیگر سیستم های مدیریتی را طراحی می‌کنند.

  1. مرحله دو: استقرار سیستم های مدیریتی

حال، نوبت به آن می‌رسد که طبق مستندات تدوین شده – مثلا در بحث سیستم مجوز کار، لوتو – LOTO، مدیریت تغییر – سیستم های مدیریتی طراحی شده را در سازمان جاری سازی کنیم. طی این استقرار، بایدها و نبایدها، کنترل های عملیاتی و همه‌چیز را پیاده سازی می‌کنیم.

  1. مرحله سه: ممیزی داخلی

بعد از استقرار سیستم های مدیریتی، توسط شما یا گروه‌هایی دوره‌دیده، یک ممیزی داخلی انجام می‌شود.

  1. مرحله چهار: ممیزی خارجی

بعد از این ممیزی آزمایشی، به شرکت گواهی‌دهنده برای ممیزی اصلی درخواست می‌دهید. شرکت‌های CB اصولا توی دو مرحله ممیزی را انجام می‌دهند: stage 1 و stage 2.
بعد از انجام ممیزی و سنجیده‌شدن میزان انطباق شما، در صورتی که عدم انطباق ماژور نداشته‌باشید، گواهینامه صادر می‌شود.

  1. مرحله پنج: ممیزی مراقبتی

مرحله آخر در استقرار سیستم های مدیریتی، ممیزی داخلی است.
با اینکه گواهینامه صادر شده دارای اعتبار سه ساله است، اما در طول این سه سال، به جز سال اول ممیزی، دو مرتبه دیگر ممیزی انجام می‌شود که اصطلاحا به آن ممیزی‌های مراقبتی می‌گوییم. در ممیزی‌های مراقبتی بهبود مستمر و سایر المان‌های خواسته شده در استاندارد بررسی می‌شود.

سوال: وارد شدن دستگاه جدید به شرکت، چه چالش‌هایی ایجاد می‌کند و تاثیر آن در سیستم های مدیریتی چیست؟

مدیریت تغییر

در سیستم های مدیریتی یک بار سیستم را استقرار می‌دهیم و از طریق ابزارهای مختلف، تغییرات پیش آمده را در آن مدیریت می‌کنیم. این تغییر در هر چیزی می‌تواند باشد؛

  • روش انجام کار،
  • مواد،
  • فرایندها،
  • ابزار کار،
  • پرسنل،
  • و…

بعد از استقرار سیستم های مدیریتی، با ساز و کاری که اصطلاحا به آن MOC (Management Of Change) می‌گوییم؛

  • تغییرات را شناسایی می‌کنیم،
  • ریسک‌های آن را آنالیز می‌کنیم،
  • اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام می‌دهیم، و
  • در صورتی که صلاح بود تغییرات را پیاده‌سازی می‌کنیم.

بنابراین سیستم مدیریت تغییر نیز در استاندارد ایزو ۹۰۰۰ و سایر استانداردها پیش‌بینی شده‌است. هدف از مدیریت تغییر، به‌روز نگه داشتن سیستم های مدیریتی است.

سوال: آیا پرکردن فرم درخواست خرید یک محصول کافی است؟ پیگیری‌های لازم توسط چه کسی باید انجام شود؟

بند۷-۳: آگاهی

در سیستم های مدیریتی، برای هر فرایند، یک صاحب فرایند تعریف شده‌است. یکی از مشکلاتی که در استقرار این سیستم‌ها وجود دارد عدم اطلاع از مسئولیت‌ها است.
به طور مثال اگر واحدی به نام HSE، یا سیستم‌ها و روش‌ها وجود دارد، فعالیت‌هایی به نام این واحدها مربوط می‌شود، تنها به کارکنان آن واحد محدود نمی‌شود. نباید انتظار داشت هر حادثه ایمنی را فقط رئیس ایمنی کنترل کند یا هر مشکل حوزه فناوری اطلاعات را فقط مدیر IT مدیریت کند.

از مواردی که در سیستم های مدیریتی مطرح می‌شود، بحث آگاهی در بند ۷-۳ ایزو ۹۰۰۱ است.
بالا بودن آگاهی در سیستم های مدیریتی باید به قدری باشد که هر شخص – به جای آن که به دنبال صاحب فرایند باشد – دلیل انجام کاری را که از وی خواسته شده، بداند.
در بحث مدیریت تغییر نیز این ایراد وجود دارد و چاره‌ای جز تعیین یک مسئول برای آن نیست. اصولا کسی که درخواست تغییر را می‌دهد، صاحب فرایند تغییر و مسئول پیگیری آن است.

اپیزود هفتم از فصل اول سیف کست به مدیریت تغییر اختصاص دارد. اگر هنوز این اپیزود را نشنیده‌اید یا علاقه‌مند به فراگیری مطالب بیشتری در زمینه مدیریت تغییر هستید، همین حالا بر روی [ لینک اپیزود مدیریت تغییر ] یا تصویر آن کلیک کنید.

اپیزود مدیریت تغییر از سیف کست

مدیریت تغییر

سوال: تفاوت IMS و ISO چیست؟

ایزو – ISO

سازمان جهانی استانداردسازی یا ISO (International Standardization Organization)  یکی از مجموعه‌هایی است که کار آن صدور استانداردهای مختلف در Committee Technical است. ایزو سه استاندارد معروف دارد که اکثرا آن را می‌شناسید:

  1. ایزو ۹۰۰۱ که سیستم مدیریت کیفیت است،
  2. ایزو ۱۴۰۰۰ که سیستم مدیریت محیط زیست است، و
  3. ایزو ۴۵۰۰۰ که سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت است.

سیستم مدیریت یکپارچه یا IMS (Integrated Management System)

شرکتی که هر سه استاندارد را با هم پیاده‌سازی کند، سیستم مدیریت یکپارچه دارد. به این معنی که به طور مثال به جای سه روش اجرای ریسک، یک روش جامع دارد که برای هر سه استفاده می‌کند و درواقع سیستم های مدیریتی خود را یکپارچه کرده است.

تکنیکال کامیتی – TC

واقعیت این است که این استانداردها جزئیات زیادی دارند، اما هر کدام از این سِری استانداردها را یک تکنیکال کامیتی یا TC (Technical Committee) منتشر می‌کند. مثلا تکنیکال کامیتی ۱۷۶ – TC 176.
هر تکنیکال کامیتی در یک حوزه خاص استاندارد تدوین می‌کند و این حوزه‌ها با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور مثال، در سیستم های مدیریتی و کیفیت ایمنی، بهداشت و محیط زیست؛

  • استاندارد ایزو ۱۹۰۱۱ برنامه‌های ممیزی را تشریح می‌کند،
  • استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵ برای بحث مدیریت صلاحیت‌ها است، و
  • استانداردهای ایزو ۱۰۰۰۲ و ۱۰۰۰۴ مربوط به بحث CRM (Customer Related Management) است.

سوال: به طور کلی سیستم های مدیریتی IMS چه نقاط ضعف و قدرتی دارند؟

معایب سیستم های مدیریتی IMS

هر چیز که اشتباه پیاده‌سازی شود، مزیت خود را از دست می‌دهد – مخصوصا سیستم های مدیریتی.
سیستم های مدیریتی در بسیاری از شرکت‌ها، به دلایلی مانند اهداف نادرست، اجبار در اخذ گواهینامه، عدم طراحی درست سیستم های مدیریتی و… تبدیل به یک معضل شده‌است و نه تنها مشکلی برطرف نمی‌کند، بلکه مشکل‌آفرینی نیز می‌کند! در این شرکت‌ها تازه چند ماه پیش از شروع ممیزی همه مشغول پر کردن فرم‌ها، نوشتن پروسه‌ها، دستورالعمل، چک‌لیست‌ها و … هستند. و بعد از پایان ممیزی شرکت به روال سابق خود بازمی‌گردد.

مزایای سیستم های مدیریتی IMS

پیاده‌سازی سیستم های مدیریتی پر از مزیت است. که دو نمونه از آنها تاب‌آور کردن کسب و کار و حذف دوباره‌کاری است.

تاب‌آوری کسب و کار

یکی از مهم‌ترین مواردی که سیستم های مدیریتی برای شما به ارمغان می‌آورد، تاب آوری کسب و کارتان است.
با وجود مستندات دیگر وابسته به وجود نیروی کار خاص نیستید و از تمام فعالیت‌ها اطلاع دارید. مثلا؛

  • اگر کارمند بخش مالی از کار انصراف داد، دستورالعمل مالی موجود بوده و نیروی کار جدید می‌تواند با همان، مشغول به کار شود، یا
  • با تاب‌آور کردن حوزه فناوری اطلاعات شرکت، نگران از بین رفتن اطلاعات سرور نیستید؛ زیرا که بک‌آپ از قبل موجود است.

حذف دوباره‌کاری

شاید شفاف‌ترین مزیتی که به چشم می‌خورد حذف شدن کوچک‌ترین دوباره‌کاری است. امروزه با تکرار بیهوده مراحلی که می‌توانست با مدیریت درست، از آن جلوگیری شود، شما را از رقابت حذف می‌کند.

بنابراین می‌توانیم بگوییم که سیستم های مدیریتی پر از حسن هستند، مگر اینکه از آنها به طور نادرست استفاده شود.

شغل و درآمد در زمینه HSE

سوال: اصلی ترین سوالی که یک کارشناس HSE وقتی وارد این رشته می‌شود این است که بهترین بازار کار و درآمد آن چه می‌تواند باشد و اینکه چطور می‌توان در این حوزه کارآفرین بود؟

مشاغل

مهندس قاسم طوری در مورد فرصت‌های شغلی HSE، صحبت‌های بسیاری با کسب و کارهای مختلف کرده‌اند.
مانند؛

  • کار به عنوان یک کارشناس در یک شرکت عمرانی،
  • کار به عنوان یک افسر در یک پروژه،
  • تاسیس یک شرکت طب کار،
  • تاسیس یک شرکت اندازه‌گیری عوامل زیان‌آور محیط کار، و یا
  • کار در حوزه فناوری اطلاعات

شما می‌توانید از صفحه اینستاگرام ایشان به آدرس toori_hse به این محتواها دسترسی داشته‌باشید. بر روی [ این لینک ] کلیک کنید.

درآمد

نمی‌توان مقایسه درآمدی بین این شغل‌ها داشت. زیرا که درآمد شما بستگی المان‌های دیگری دارد.

انواع درآمدها

ما دو دسته درآمد داریم:

  1. درآمدهای active
  2. درآمدهای passive

درآمد active

درآمدی است که شما داری توش زمانت رو میفروشی مثل من که پا میشم میرم سرکلاس. اگر تو بخواهی درآمد active داشته باشی یک سقف داری یک محدودیت داری مثلا میگی من توی روز ۱۶ ساعت میتونم کار کنم دیگه بیشتر از اون درآمد active نمیتونی داشته باشی

درآمد passive

دسته دوم یعنی درآمدهایی که شما یک کاری را انجام می‌دهیم به هزار نفر می فروشید به ۲۰۰۰ نفر می فروشیم دیگه اون کار عه اصطلاحا scalable قابل رشد مثال بزنم مثل اسنپ. الآن جامعه‌ای که توی اسنپ هستند مثلاً یک میلیون نفرند خیلی راحت می تواند تبدیل به ۴ میلیون نفر بشه با همین پلتفرم مشکلی واسش ایجاد نمیشه
ولی تو توی کار activeات محدودیت داری یعنی چی یعنی اینکه اگر کلاسی یهو همزمان صد تا واست بیاد نمیتونی برگزار کنی فقط میتونی همون یدونه که هستی رو برگزار کنی و داری رو استفاده کنی

به چیزهای زیادی بستگی دارد. زیرساخت بستگی داره به نوع کار بستگی داره

استارت آپ

برای استارت آپ ها تعریف های زیادی هست ولی چند تا ویژگی مشترک توی همه اونا ذکر شده: یکیش scalable بودن هست
اگه مثالشو توی کار خودمون بیارم، من روزانه آموزش میدم و پکیج آموزشی دارم اون پکیج آموزشی اگر توی ماه ده هزار تا درخواست هم داشته باشه میفروشم ولی واسه آموزش بیشتر از ۲۰ روز که نمیتونم برم آموزش بدم.
پس بچه هایی که توی این حوزه میخوان کار کند همیشه به این فکر کنن که حالا توی یک کسب و کارهای مختلفی که وجود داره چقدر میتونن درآمد passive داشته باشن، چقدر میتونن درآمد active داشته باشن. ولی خب اگر می‌خواهند ورود کنند به نظر من چهار پنج سال صبر داشته باشد صبور باشند اول کسب و کارهای مختلف را ببینند. این که شما ببینید کسب و کارها رو خیلی خوبه. مثلا شما از دور شرکت رو می‌بینی مثلا شرکت منو میبینی میگی اینا چقدر خفنن یک میلیارد مثلاً این‌جا قرارداد داره پنج میلیارد اونجا قرار دارد یا شش میلیارد ولی وقتی میای توو کار میفهمی از این شش میلیارد  ۵ درصد سود و ۹۵ درصد باقی هزینه است. یعنی با ۵ درصد حساب کنی ۳۰۰ میلیون تومان سود است این چیزا رو شاید بهتر باشه از جاهایی غیر از HSE یاد بگیرند یعنی برن کسب و کار بخونن، مدل‌های کسب و کار رو بخونن، مدل های استارت آپ رو بخونن این چیزا از بچه‌های HSE زیاد درنمیاد

شاخص‌های واکنشی و کنشی توی حوادث

سوال: میدونم بحث خیلی گسترده‌ای است ولی حالا به صورت مختصر یه توضیح کوچیک بدیم که اصلاً این ها چی هستند توی تحلیل حادثه

توی استاندار دوتا عبارت میاره که
Lagging indicators
Leading indicators
درباره این شاخص ها نه تنها HSE بلکه همه جا کار داریم باهاشون و درگیر هستیم

شاخص های پیشگیرانه یا Leading indicators

اون دسته از شاخص‌های HSE که مربوط می‌شد به اقدامات شما قبل از حادثه یعنی مجموعه کارها و عملکردی که دارید تا حادثه اتفاق نیفتد این اصطلاح میگیم شاخص‌های پیشگیرانه
مثال: نفرساعت – تعداد جلسات ایمنی

شاخص های پیشگیرانه یا Leading indicators

به اون شاخص‌هایی که به بعد از حادثه ربط داره و نتایج کار شما رو نشون میده مثل AFR، مثل ASR، مثل FSI، مثل Safety Score به این شاخص‌ها که به نتایج کار شما ارتباط داره میگن شاخص‌های لگ یا Lagging indicators ولی جزئیات این ها رو اگر بخوایم بگیم چون خیلی زمان میبره حتما باید یک برنامه جدایی واسش داشته باشیم
مثال: شاخص های شبه حوادث – نرخ پیامدها

و باید درنهایت به مقایسه این دو نوع شاخص پرداخت تا بفهمی کارت رو درست انجام دادی یا نه

کدوما واکنشی کدوما کنشی

همیشه باید یک برنامه جدایی داشته باشد چالش بکشد شاخص حوادث بعد از این اتفاق افتاد که شاخصه تعداد گفتگوهای امنیتی تعداد جلسات این نرخ مرگ و در نهایت یادت باشه که شاخصه مقایسه می کنیم تا بفهمیم که کارت درست انجام داد یا نه ممیز شدن با خیلیا می پرسند

سوال: ممیزی به چه صورت است؟

ممیزی – audit

هر کاری یک ظاهری داره و یک باطنی اصلا هر موضوعی همینه هر چیزی که شما دور و ور خودت میبینی یه پوسته‌ای داره یه داخل و یک درونی داره، خب
ممیزی من کانلا قبول دارم که خیلی پوسته جذاب و خوشگلی داره یعنی با هرکی که صحبت می کنی میگه که آقا چه قدر کلاس داره چه قدر حال میکنید شما میرید این شهر اون شهر ولی داخلش چه خبره؟
اول از همه اینکه همون قدر که می بینید سفر خیلی خوش میگذره در ظاهر چهار تا عکس میزاریم همون قدر هم سختی داره
اولا ساعت سه و چهار از خواب پا شدن و فرودگاه و کروات و لباس های رسمی فرمال و dress coat رو رعایت کردن و همه این ها رو صبح تا شب داشتن و walking through و توی site راه رفتن و با انواع آدما کل کل کردن و دفاع کردن خیلی از آدم‌ها در مورد کاری که نکردن و این داستان‌ها رو شما همه را داشته باش
در کنارش حجم زیادی ممیزی‌های ما گزارش دارد که این گزارش واقعا سنگینه و وقتی میخوای پکیج پر کنی دردسر داری اینم داشته باشید
سفر دورهمی با دوستا خیلی خوش میگذره
از لحاظ پرستیژ شغل جالبیه و علاقه‌مندی بهش زیاده
واسه برندینگ و ارتباطات هم عالیه
ولی از لحاظ مالی اصلا قابل مقایسه با مشاوره و آموزش نیست
اگر واقعاً با هدف درآمد میخواید بیاید باید بگم که مسیرش مسیر خوبی نیست ولی شغلی هست که فوق العاده آموزش داره واستون یادگیری داره عرصه‌های مختلف رو می‌بینید ارتباطات خوبی توش کسب میکنید پیش نیازش هم اینه که حداقل زحمت بکشید توی اون حوزه‌ای که میخواید ممیز بشید هفت هشت سال سابقه کار داشته باشید دوره‌های سرممیزی‌اش رو هم برید و بعد برید مصاحبه اگر مصاحبه رو اوکی بودید که فبه‌المراد اگرم نه که دوباره باید بعدا برید مصاحبه

MSDS

سوال: ما در یکی از سوالاتی که خیلی بچه‌های ایمنی و بهداشت دارن اینه که MSDS مواد شیمیایی مختلف رو از چه سایت معتبری دریافت کنند.

تقویت زبان

اول از  پیشنهاد میکنم که برن زبانشون رو تقویت کنند چون اطلاعاتی که ما در خصوص مواد شیمیایی و سایر موارد HSE داریم اصولاً منبع انگلیسی هستن و نه فارسی

برای MSDS بهترین جایی که میتونن مراجعه کنن خود وایزر هست که نرم افزار داره هم برای کامپیوتر و هم برای گوشی و ERG و DOT
WISER: Wireless information system for emergency response
ERG: emergency response guide book
میتونن رایگان دانلود کنن قابل استفاده هست و خیلی راحت هم میتونن بندازن توی گوگل ترنسلیت ترجمه کنن که دردسرهای گشتن دنبال MSDS ها رو نداشته باشن. چون بهتون بگم بچه ها خیلی من رفتم توی شرکت و سازمانی و دیدم کلا متفاوت بوده با چیزی که استاندارد داده بعد میپریم میگن از سایت متفرقه تهیه کردن و خودمان را طراحی کند خیلی راحت میتونید استفاده کنید

اوایل که ما دانشجو بودیم بیشتر از اساتید می پرسیدیم که آموزش را از کجا دریافت کنیم چه کارهایی انجام دهیم میگفتند که هر آموزش که گذاشتن شما شرکت کنید یاد بگیرید به نظرتون این درسته که هر کی هر آموزش گذاشتن بریم سر کلاس در واقع از مهارت‌های آن ها استفاده کنیم

نه! در حال حاضر شاخ مجازی خیلی زیاد شده و تشخیص آموزش مناسب از آموزش به درد نخور خیلی سخته. من باور نمی کنم بعضی وقتا می‌روم اینور و اونور یه افرادی آموزش دادن و من وقتی محتواهاشون رو مرور که میکنم واقعا مور مورم میشه
کسی که مدرس میشه به هر حال یک مسیری رو باید طی کنه محتوای خوبی باید داشته باشه باید توان تولید محتوا داشته باشه این خیلی مهمه خیلی از چیزایی که من روی صفحه اینستاگرامم میذارم و نمونه‌اش رو همین امروز دیروز گذاشتم شما شاید باور نکنید از HBR – هاروارد بیزینس ریویو ترجمه می کنم میذارم ولی انقدر ساده میکنم شاید هر کی نگاه می کنم میگه این از خودش گذاشته. اینا کلاً یک محتوا وقتی به دست می‌آورند این محتوا رو میان سریع شکل و شمایل بهش میدن خوشگلش میکنن خیلی از این افراد متاسفانه و در فضای مجازی توسعه‌اش میدن.
درمورد آموزش، آموزش دیدن همیشه خوبه ولی آموزشی که مطمئن باشید محتواش محتوای استانداردی هست حالا از کجا مطمئن بشم که این محتوا استاندارد هست؟

شما قبل از اینکه سر کلاس کسی بری اون نیاز آموزشی که در خودت احساس کردی رو برو استاندارد مرتبطش رو نگاه کن یک کلیاتی ازش بگیر ببین مثلا من می خوام برم راجع به ایمنی جرثقیل سر کلاس، برو استانداردهای ایمنی جرثقیل رو یه مروری بکن مثلا جرثقیل تشکیل شده از متعلقات باربرداری، تشکیل شده از بار، از خود جرثقیل پکیج جرثقیل رو میگم… بعد اینا چه استانداردهایی داره فوکوسشون روی چیه اینکه بخوای مثلاً برید توی کلاس و  خنده دار که در عرض دو روز شما ایمنی جرثقیل یاد بگیری اصلا یه چیز افتضاحی هست اینا شما سر کلاس ها فقط میتونی سر نخ بگیری و باید سر کلاس افرادی بشینید که سرنخ‌های خوبی بهت میده
کلاس فقط بخشی از یادگیری هست
بخشی‌اش باید مطالعات کنی
بخشی‌اش صحبت هست
بخشی‌اش اجرا هست
بخشی‌اش مقایسه با کار دیگران هست
تا بتونی یه پکیج درست و حسابی از توش دربیاری
سر هر کلاسی نرید است اگر می‌خواهید سر کلاس برید اون که واسه کلاس دارید ذخیره کنید به جاش برید راجع به اون موضوع یک استاندارد بخونید که شاید خیلی بیشتر واسه شما مفید باشه کلاس رو یه تعادل توش رعایت کنید

HSE Plan

ما یه سند توی IOGP داریم تحت عنوان طرح بهداشت ایمنی و محیط زیست یا HSE Plan
زمانی که تعداد پیمانکاران یک شرکت زیاد میشه واسه اینکه نمیتونه واسه همشون وقت بذاره میاد الزام میکنه پیمانکار ها رو به اینکه یک سندی تدوین کنند که از طریق اون نحوه کنترل ریسک های پروژه و تعاملات در پروژه رو تشریح میکنه. به سندی که نحوه کنترل ریسک های پروژه و تعاملات در پروژه را تشریح می‌کند اصطلاحا میگیم HSE Plan.
دو حالت داره

  1. یا پیمانکار خودش میره HSE Plan رو مینویسه
  2. یا اینکه کارفرما یک پیش‌نویس یا یک تمپلیت در اختیار پیمانکار قرار میده پیمانکار بر اساس اون کارش را انجام میده

در هر صورت HSE Plan یک سندی است که پیمانکار قرار است بر اساس اون، کارش رو توی حوزه HSE انجام بده و کارفرما هم قرار است بر اساس آن نظارت کند پس یک سندی است اولا داینامیک و پویا است یعنی مدام ممکن است تغییر کند و دو این که برای یک پروژه خاص و منحصر به فرد است شما نمی توانید یک HSE Plan را از این پروژه برداری ببریم پروژه دیگر. حتما توی اپیزودش راجع بهش حرف میزنیم

و نکته اینکه یادمون هم باشه این عبارت ها و این کلمات مخفف ها خیلی زیادن
مثلا HSE Plan ما داریم
بعد HSE Manual ما داریم که نظام‌نامه است درواقع بریجینگ داکیومنت bridging documents داریم
توی اسناد iogp که راجع بهش صحبت می‌کنیم
اصلا این عبارت را یاد گرفتم توی HSE خودش یه بدبختی هست مثلا خیلی از شرکت‌ها میان از عبارت HSE Q استفاده می‌کنند که کوالیتی رو توی اون واحد یکپارچه می‌کنند
بعد HSSE داریم که Security رو میان اضافه میکنن قاطی HSE
بعد HSEE داریم که Energy رو هم میارن قاطی HSE
حتی HSSEE داریم! یعنی Health و Safety و Security و Envirement و Energy رو با هم داشت
حتی یکی از شرکت ها Entertainment رو هم آورده‌بود
دیگه اونا بستگی به اون چارت سازمانی و تاپ چارتی داره که دارن
ولی نکته اینه که این عبارتا توی همه حوزه‌های مهندسی هست، همه رو هم بدبخت کرده.
خیلی از شرکت ها حتی خود HSE رو هم گردن نمیگیرن چه برسه به اینکه بخوان پشتبندش چیزی اضافه کنن

همین ماجرا که تعریف کردی گفتی خیلی ها به ظاهر می‌رسند اینجا هم همینه دیگه یعنی خیلی از شرکت ها از بیرون که میبینی خیلی لاکچری اسم های انگلیسی و تشکیلات انگلیسی و خیلی ما خفن هستیم شما چطور بعد که میری تو سیستم میبینی داغون و خسته است.
شما که شرکت پیمانکاری نیستی؛ همیشه یک بالانسی بین ظاهر و باطنت وجود داشته‌باشه توی شرکت اگر قرار باشد این بالانس به هم بخوره توی شرکت‌های پیمانکاری اینجوری نیست ها. ببین مثلا توی یک شرکت پیمانکاری طرف ورشکست میشه میره لاکچری ترین ماشین رو میخره. اصلا قانونه توی شرکت‌های پیمانکاری به خاطر اینکه بیرون بگه آقا من خیلی اوضاعم خوبه وقتی اوضاعت خوبه بهت کار میدن. ولی وقتی یک شرکت هستید، یک کارخانه هستید، یک مجموعه تولیدی هستید ظاهرتون با باطنتون باید بخونه مثلاً شما اسمت رو HSE  بذار، ممد بذار فرقی نمیکنه تو کارت من توی HSE دنبال اینم که دنبال حوادث و بیماری‌های اونجا رو گرفته باشی ولی خب راجع به این عبارت هایی که میگی بعدا حرف میزنی.