توسعه فردی در HSE، موضوع پادکست سیف کست در اپیزود پنجم از فصل پنجم است. در این ایپزود به بسیاری از سوالات در مورد شغل پاسخ داده‌ایم. با اینکه توصیه‌های پیرامون توسعه فردی، عمومی هستند و همه می‌توانند از آن استفاده کنند اما با توجه به موضوعیت پادکست در حوزه HSE، این قسمت برای علاقه‌مندان آن کاربرد بیشتری دارد.

نارضایتی

چالشی که همیشه وجود دارد و تنها به حوزه ایمنی و بهداشت نیز محدود نمی‌شود، بلاتکلیفی است. نارضایتی ملموس‌تر از گذاشته شده است و تا حدی نیز نسبت به اوضاع مماکت غیرمنطقی به نظر نمی‌آید.

با توجه به آمار، سطح رفاه جامعه – حتی در کشور خودمان – بسیار بالاتر از ده سال گذشته است. دسترسی به خدمات درمانی، غذای سالم و با کیفیت، مکان‌های تفریحی مثل پارک و جنگل، سرویس‌های عمومی و … بیشتر شده‌است. اما پس دلیل این نارضایتی چیست؟

مقایسه درآمد خود با درآمد کشور

با اینکه تولید ثروت در کشور ما واقعا بالا است اما توزیع ثروت وضع مناسبی ندارد؛

  • ۵ درصد از مردم، جزو طبقه ثروتمندان محسوب می‌شوند،
  • ۴۰ درصد دیگر، جزو طبقه متوسط هستند و زندگی خیلی معمولی دارند که احتمالا هر روز وضعیت بدتری پیدا می‌کنند، و
  • ۵۵ درصد باقی نیز زیر خط فقر هستند.

مقایسه خود با ۵ درصد ثروتمند اولین چیزی است که نمی‌گذارد توزیع‌های شاخصه رفاه به چشممان بیاید.

گسترش شبکه‌های اجتماعی

با دیدن بخش‌های لوکس زندگی دیگران در شبکه‌های اجتماعی و مقایسه آن با وضعیت زندگیمان، حالتی افسرده به ما دست می‌دهد. بعد به زمین و زمان ناسزا می‌گوییم. زندگی در نظامی این‌چنین، موجب بار آمدن با این مدل فکری می‌شود. حتی رفتن به کشوری دیگر هم اوضاع را تغییر نمی‌دهد، زیرا که مغز این‌گونه یاد گرفته که مقایسه کند.

پس قبل از این که جای خود را عوض کنیم، بهتر است طرز تفکرمان را تغییر دهیم.

فرار مغزها

همه ما از فرار مغزها شنیده‌ایم و نیازی به تکرار این موضوع نیست. بسیاری از این افراد کاهش نیروی متخصص در کشور را به عنوان یک تهدید می‌بینند، اما این یک فرصت است!

شرکت‌ها با وجود کمبود نیروی متخصص نمی‌خواهند تعطیل شوند و این، فرصت خوبی برای کسب درآمد از آن تخصص است. در نتیجه اگر واقعا متخصص باشید یا بشوید، به شغل و تخصص شما نیاز است و قطعا درخواست همکاری خواهید داشت.

پس چرا بیکاری وجود دارد؟ به دو دلیل:

  • نداشتن تخصص
  • ناشناس بودن

دلیل تفاوت در سطح درآمد و رفاه بچه‌های HSE نیز در همین است؛ حقوق ۱۰ میلیون تومانی یک کارشناس و ۳۰ میلیون تومانی کارشناس دیگر، حقوق ۲۰ میلیون تومانی یک مدیر و ۱۵۰ میلیون تومانی مدیر دیگر و … .

خیر! اینجا خبری از شانس نیست. ماجرا این است که شرکت‌های زیادی با چنین دستمزدهایی وجود دارند اما اگر ما جزو این دسته قرار نمی‌گیریم به این دلیل است که تخصصش را نداریم تا نیازشان را برطرف کنیم و اگر هم تخصصش را داریم نتوانسته‌ایم آن‌گونه که باید خود را معرفی کنیم.

توسعه فردی در HSE

تا الآن احتمالا متوجه شدیم منظور از توسعه فردی در HSE چیست و چه اهمیت بالایی دارد. ما باید یک متخصص شناخته‌شده باشیم. یک شمشیر داخل غلاف بُرندگی ندارد.

اما برای دستیابی به آن، چه مسیری می‌تواند درست باشد؟

الگوسازی

الگوسازی – خصوصا در مورد موفقیت – کار درستی نیست در دنیا نتیجه‌ای نداده‌است. اگر یک آدم موفق را به عنوان الگوی موفقیت برای خود انتخاب کنیم ممکن است در تمام مسیرهایی که او رفته، جا پای او بگذاریم اما نتیجه‌ای نگیریم و یا حتی نتیجه برعکس بگیریم!

چیزی که بعد از سال‌ها اثبات شده وجود الگو برای شکست است؛ برخلاف خوشبختی و موفقیت که الگویی ندارد، بدبختی و شکست اتفاقا الگو دارد. پس اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم و یک متخصص شناخته‌شده باشیم، نباید مسیرهایی را که به شکست ختم می‌شود، را طی کنیم.

توسعه فردی در HSE – خودشناسی

شاید بی‌ربط به نظر برسد ولی برای توسعه فردی در HSE باید خودمان را بهتر بشناسیم. همان‌طور که می‌دانید تست‌های بسیاری شخصیت شناسی و خودشناسی در سطح اینترنت  وجود دارد که می‌توانید به طور رایگان از آن‌ها استفاده کنید. این‌ها ابزارهایی هستند که تا حدی به درک ما از خودمان کمک می‌کنند. اما برای این که قالب را خوب یاد بگیرید، کافی نیست.

وجود ما چهار بخش مهم دارد – همانند یک خانه با چهار اتاق:

  1. یک اتاق شخصی برای خودمان که فقط ما می‌توانیم داخل آن را ببینیم،
  2. اتاق پذیرایی که هم ما و هم مهمانان (=دیگران) می‌توانیم داخلش را ببینیم،
  3. اتاق مهمان که تنها مهمان می‌تواند داخل آن را ببیند، و
  4. اتاق دیگری هم هست که مدت ها قفل بوده و نه ما و نه دیگران نمی‌توانیم داخل آن را ببینیم.

اتاق شخصی

اتاقی شخصی را فقط خودمان می‌بینیم و اگر بخواهیم کسی چیزی از آن بداند باید به او اعلام کنیم. مثلا بگوییم از غیبت کردم بدم می‌آید، من از بی‌نظمی بدم میاد، من از بدقولی بدم میاد و … . با این کار طرف مقابل نیز آگاه می‌شود اما تا زمانی که اظهار نکنیم، هر کسی هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

اتاق پذیرایی

اتاق پذیرایی را هم خودمان می‌بینیم و هم مهمان. یعنی منظور، رفتارهای عمومی ما است که در معرض دید می‌باشد. مثلا خوش‌مشرب بودن، خجالتی بودن و … .

اتاق مهمان

ما دیدی نسبت به اتاق مهمان نداریم ولی می‌توانیم از راه گرفتن بازخورد از دیگران نسبت به آن شناخت پیدا کنیم. مثلا تذکر در مورد شوخی را از حد آن گذراندن، بیش از حد صمیمی شدن، حساس نبودن در کار و … .

اتاق دربسته

می‌ماند یک اتاق دیگر که نه ما دیدی راجع به آن داریم و نه دیگران. این در واقع نیمه تاریک وجود ما است که شناخت آن کار راحتی نیست و در فرایندهایی مانند مربی‌گری شناخته می‌شود.

در واقع تست‌های شخصیت شناسی برای سه اتاق اول کاربرد دارد و کمکی برای شناخت اتاق چهارم به ما نمی‌کند. اگر می‌خواهیم به خودشناسی واقعی برسیم نیازمند فردی با مهارت‌های مربی‌گری در کنار خود هستیم.

این در حالی است که بسیاری از افراد در شناخت سه اتاق اول نیز بازمی‌مانند و حتی بازخورد دیگران را قبول نمی‌کنند. گاهی چیزی که هستند را به خاطر دیگران کنار می‌گذارند. هیاهو هیچ‌وقت صدای ماندگاری نیست. ما ابتدا باید خود را بشناسیم و بعد خود را قبول کنیم. ما نمی‌توانیم چیزی که هستیم را رو عوض کنیم مگر اینکه اول بدانیم چه هستیم.

توسعه فردی در HSE – استریو تایپ

همانطور که گفته شد بخش اصلی توسعه فردی در HSE خودشناسی است – یعنی شناخت از خود. باید با ویژگی‌های خود کنار بیاییم. برای این کار می‌توانیم از ابزارهایی مثل تست‌های شخصیت‌شناسی، مشاور دوستان قابل اعتماد و کتاب‌های روانشناسی استفاده کنیم.

امروزه صحبت در مورد تیپ‌های شخصیتی بسیار است اما یادمان باشد که معجون هم زیاد داریم؛ افراد از هر تیپ شخصیتی، یک یا دو خصیصه خاص را در خود جای داده‌اند و مطلقا به تیپ شخصیتی خاصی تعلق ندارند. پس بهتر است به جای دانستن تیپ شخصیتی، به دنبال جزئیات باشیم.

مثلا ممکن است یک استاد، شخصیتی درونگرا داشته‌باشد و در عین حال مدرس بسیار خوبی باشد؛ با اینکه قاعدتا این دو با هم در تناقض هستند، اما صحت دارد.

توسعه فردی در HSE – ایکیگای

به طور کلی برای انتخاب شغل باید چهار موضوع را در نظر بگیریم:

  1. علاقه واقعی
  2. مهارت و استعداد ماهرشدن
  3. نیاز جامعه و ایجاد ارزش افزوده
  4. میزان درآمد

در رابطه با این چهار مورد یک موضوع حیاتی وجود دارد؛ شغلی که هر چهار مورد را داشته‌باشد، شغل واقعی شما است که اصطلاحا به آن ایکیگای می‌گویند.

برای یافتن ایکیگای خود باید از آن چهار اتاق کمک بگیریم تا ببینیم چه کارهایی وجود دارد که هم در آن مهارت داریم، هم به آن علاقه داریم، هم دنیا به آن نیاز دارد و در آخر پول‌آور است.

لازم به ذکر است به هیچ وجه نباید به دنبال مهندسی معکوس در این موضوع باشیم. نباید به جای این که به دنبال شغل‌ها بگردیم، به دنبال تایید شغل فعلی خود در این چهار حوزه باشیم. تحقیقی که سال ۲۰۱۵ میلادی انجام شد نشان داد حتی در کشورهای توسعه‌یافته، فقط ۱۰ درصد از آدم‌ها در ایکیگای خود کار می‌کنند و شغل سایر افراد حداقل یکی از چهارتا عنصر بالا را ندارد.

روش یافتن ایکیگای

  1. ابتدا بدون توجه به شغل فعلی، مشاغل موجود در کشور را استخراج می‌کنیم.
  2. در مرحله بعد یک جدول درست می‌کنیم که مشاغل در ردیف‌های آن و دارای پنج ستون‌های شامل گزینه‌های گفته شده یعنی علاقه، استعداد، نیاز دنیا، درآمد و امتیاز کل
  3. حال به هر کدام از خانه‌های این جدول که محل تلاقی ردیف‌ها (مشاغل) ستون‌ها است، از یک تا پنج امتیاز می‌دهیم.

بهتر است:

  • این کار را با حوصله، رو راست و در یک فضای آرام انجام دهیم،
  • مشاغلی که نسبت به آن‌ها اطلاع کمی داریم، در موردشان مطالعه کنیم،
  • کلی گویی نکنیم؛ مثلا شغلی تحت عنوان ایمنی نداریم. بلکه شما می‌توانید یک کارشناس ایمنی، افسر ایمنی، مدرس ایمنی، مشاور ایمنی، در فضای صنعت پتروشیمی و نفت، صنعت دارو، صنعت غذا در جایگاه کارمند، کارآفرین، فریلنسر، گروپ‌لنسر باشید.

در حوزه توسعه فردی در HSE و آشنایی با مشاغل مختلف این حوزه مهندس قاسم طوری مجموعه لایوهای اینستاگرامی خوبی برگزار کرد که برای پیدا کردن دید می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

یادمان باشد، انتخاب ایکیگای به تنهایی کافی نیست؛ بلکه تازه ابتدای راه است. ابتدای راهی سخت که هم باید مهارت فردی را توسعه دهیم و هم برندسازی کنیم.