تا الآن چندین اپیزود در مورد برنامه‌ریزی شرایط اضطراری داشتیم و تا حد قابل قبولی در خصوص اقدامات لازم پیش از وقوع شرایط اضطراری صحبت کردیم.
در این اپیزود قصد داریم به سیستم فرماندهی حادثه و یکی از الگوهای شناخته‌شده در خصوص مدیریت آن بپردازیم.

شرکت مهندسین عمران مارون

شرکت مهندسین عمران مارون یکی از شرکت‌های شناخته‌شده در حوزه‌های پروژه‌های ساختمانی و عمرانی است که دارای ساختاری منسجم در حوزه HSE است و نیز در راستای مسئولیت های اجتماعی خودش سعی دارد به گروه‌ها و نهادهای مختلف برای ارتقا سطح HSE کمک کند.
آدرس: تهران-سعادت آباد-خیابان ۲۹- پلاک ۲۳، وبسایت: https://www.omran-maroon.com، اینستاگرام: Omran_Maroon

مقدمه

تمام افرادی که در کشورمان درگیر حادثه‌های کوچک و بزرگ بوده‌اند قطعاً بی‌نظمی‌های بسیاری را که طی فرایند مدیریت حادثه در گروه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی وجود داشته، مشاهده کرده‌اند.
یک تیم فوتبال را به عنوان مثال در نظر بگیرید. زمان زیادی صرف می‌شود تا:

  • یک باشگاه تشکیل شود،
  • بازیکنان جذب تیم شوند،
  • با آنها قرارداد بسته‌شود،
  • برای تیم زمین تمرین آماده شود،
  • بازیکنان هم تمرین کنند، هم آموزش ببینند و از نظر مربی آماده بازی شوند.

اما همه چیز در مسابقه مشخص می‌شود. مربی و تیم تلاش بسیاری کرده‌اند اما همه چیز بستگی به نتیجه‌ای دارد که در پایان مسابقه به دست می‌آورند.
تمام بحث‌هایی که در مورد ERP، مانور، پیشگیری و مسائل مرتبط با آنها در واقع مربوط به قبل از مسابقه هستند. مسابقه اصلی همان صحنه حادثه است که باید تمام مهارت‌هایمان را درون فرمول‌های مسابقه با یکدیگر ترکیب کرده و نتیجه‌ای خوب کسب کنیم. اینجاست که موضوع سیستم فرماندهی حادثه (Incident Command System – ICS) و موارد مرتبط با آن مطرح می‌شود.

سیستم فرماندهی حادثه

سیستم مدیریت حوادث ملی آمریکا (National Incident Management System – NIMS) یک سیستم پیش‌بینانه برای مدیریت حوادث در کشور امریکا است که روی سه اصل مدیریت منابع، فرماندهی و هماهنگی و مدیریت اطلاعات و ارتباطات طراحی شده‌است.
طراحی سیستم فرماندهی حادثه برای تحقق درست اصل فرماندهی و هماهنگی می‌باشد. پیاده‌سازی سیستم فرماندهی حادثه مزایای بسیاری دارد. از جمله:

  • شفاف‌سازی وظایف گروه‌های مختلف،
  • ایجاد ادبیات مشترک بین تمام گروه‌ها،
  • تنظیم اندازه تیم با توجه به قابلیت انعطاف آن، و
  • تسهیل کار گروهی

سطوح سیستم فرماندهی حادثه

سیستم فرماندهی حادثه در چهار سطح طراحی شده‌است:

  1. سطح اول، ICS 100 است که سیستم فرماندهی حادثه و اصول کلی آن را تشریح می‌کند.
  2. سطح دوم، ICS 200 است که سیستم فرماندهی اولیه برای پاسخ‌های اولیه می‌باشد.
  3. سطح سوم، ICS 300 که سیستم فرماندهی حادثه برای حوادث در حال گسترش است.
  4. سطح چهارم، ICS 400 که سیستم فرماندهی حادثه های پیشرفته است.

در این اپیزود به ICS 100 که زیربنای سیستم فرماندهی حادثه است می‌پردازیم و اصول چهارده‌گانه ICS را معرفی می‌کنیم.

اصول سیستم فرماندهی حادثه

سیستم فرماندهی حادثه بر چهارده اصل استوار است:

  1. اصل یک: ادبیات مشترک
  2. اصل دو: سازماندهی ماژولار
  3. اصل سه: مدیریت مبتنی بر اهداف
  4. اصل چهار: طرح‌ریزی اجرایی حادثه
  5. اصل پنج: فضای کنترل قابل مدیریت
  6. اصل شش: تاسیسات و امکانات حادثه
  7. اصل هفت: مدیریت جامع منابع
  8. اصل هشت: ارتباطات یکپارچه
  9. اصل نه: راه‌اندازی و انتقال فرماندهی حادثه
  10. اصل ده: فرماندهی یکپارچه
  11. اصل یازده: زنجیره فرماندهی و وحدت فرماندهی
  12. اصل دوازده: پاسخگویی
  13. اصل سیزده: اعزام و به کارگیری
  14. اصل چهارده: مدیریت اطلاعات

حال به معرفی هر یک از موارد می‌پردازیم.

  1. ادبیات مشترک

یکی از چالش‌های همیشگی در شرایط اضطراری این بوده که گروه‌های درگیر حادثه از ادبیات متفاوت استفاده می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که هماهنگی به پایین‌ترین سطح خود برسد. اصل یک تاکید می‌کند ادبیات خود را در حوزه‌های مختلفی مثل وظایف سازمانی، شرح منابع، امکانات و تاسیسات حادثه یکسان کنید.

  1. سازماندهی ماژولار

ماژولار در اینجا به معنی انعطاف‌پذیر است. ساختاری که در سیستم فرماندهی حادثه استفاده می‌کنیم، با توجه به ابعاد رویداد، کوچک یا بزرگ خواهد شد. ابعاد تیم متناسب با پیچیدگی و اندازه حادثه تغییر می‌کند. فرماندهی عملیات می‌تواند بر اساس این پیچیدگی‌ها، ساختار تیم و اندازه آن را به راحتی تغییر دهد.

  1. مدیریت مبتنی بر اهداف

یک فرمانده حادثه با تعریف اهداف تعیین‌کننده، کار را به نحوی جلو می‌برد که در نهایت چیزی که هدف اصلی و کلان مدیریت حادثه است به دست آید.

  • اهداف باید اختصاصی و قابل اندازه‌گیری تعریف شود،
  • استراتژی و مکانیسم‌های دسترسی به اهداف تعریف شوند،
  • شرح وظایف نیز بر همین اساس تعریف شود و
  • نتایج مرتبط با آن مدام پایش شود.

ایمنی جان افراد، تثبیت حادثه، حفاظت از دارایی‌ها و محیط زیست از اولویت‌هایی است که ما برای تعیین اهداف داریم. به طور مثال این اولویت می‌تواند تنها؛

  • نجات جان شخصی خاص،
  • جلوگیری از گسترش حادثه یا
  • حفظ وسیله یا محل خاص باشد.

به هر ترتیب همان ابتدا باید این هدف شفاف تعریف شود.

  1. طرح‌ریزی اجرایی حادثه (Incident Action Plan – IAP)

در اپیزودهای پیشین، به این نکته پی بردیم که باید برای هر شرایط اضطراری، ERP بنویسیم.
در هنگام ورود به شرایط واقعی، تیم مدیریت حادثه پیش‌فرض‌هایی را تحت عنوان ERP آماده کرده‌است. اما قطعاً شرایط موجود دقیقا با پیش‌بینی‌های انجام‌شده مطابقت نخواهد داشت. در نتیجه لازم است با توجه به ERP، شرایط و محدودیت‌های موجود، یک روش انجام کار، خاص آن وضعیت نوشته شود. به این کار اصطلاحا طرح‌ریزی اجرایی حادثه یا IAP می‌گوییم.

ویژگی‌های طرح‌ریزی اجرایی حادثه
  • برای دوره‌های زمانی مختلف حادثه، کاربردی باشد،
  • تا حد امکان پیش‌بینانه باشد به طوری که اهداف عملیات، مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها را مشخص کند،
  • منابع مورد نیازمان را مشخص کند،
  • پروتکل‌های ارتباطی را مشخص کند، و
  • در بسیاری از مواقع این IAP به صورت شفاهی است اما در حادثه‌های بزرگ و پیچیده حتماً باید مکتوب شود.
  1. فضای کنترل قابل مدیریت (Managable Span-off Control)

فضای کنترل، تعداد افراد یا تجهیزاتی است که تحت هدایت یا مدیریت یک سرپرست هستند.
سیستم فرماندهی حادثه در بهترین حالت برای یک فرد توانایی مدیریت ۵ فرد را پیشنهاد می‌دهد. در نظر داشته‌باشید که اگر مسئولیت‌های بیشتری به یک فرد داده‌شود، دیگر این فضا برای وی قابل مدیریت نخواهد بود.

  1. تاسیسات و امکانات حادثه

این امکانات، همان تجهیزات و تاسیساتی است که برای مدیریت حادثه مورد نیاز است. مثل پست فرماندهی، پایگاه حادثه، آمادگاه یا کمپ‌ها، محل تریاژ، دیسپچینگ، پناهگاه‌ها و سایر مواردی که می‌تواند وجود داشته‌باشد.

  1. مدیریت جامع منابع

منظور از مدیریت جامع منابع، مکانیزم‌های استانداردی است که برای استفاده درست از تمام منابع، به کار گرفته می‌شوند.

  • در این بخش باید قوانینی داشته‌باشیم تا از طریق آنها نوع و مقدار منابع مورد نیاز را مشخص کنیم: منابع انسانی، تجهیزاتی و…،
  • در مرحله بعد اعتبارشان را مشخص می‌کنیم،
  • سپس برای استفاده از آنها طرح‌ریزی می‌کنیم، و
  • در نهایت چگونگی ذخیره‌سازی و مدیریت منابع را مشخص می‌کنیم.

به عنوان مثال فرض کنید هنگام بروز حادثه‌ای در پالایشگاه نیاز به استفاده از فوم آتش نشانی است. ارگان‌های مختلفی باید این فوم را به محل حادثه برسانند: خود پالایشگاه، سازمان آتش نشانی، شرکت‌های همسایه و… . اطلاعاتی از این دست:

  • چه نوع فومی دارند،
  • چه حجمی از فوم موجود است،
  • چطور در اختیار سازمان حادثه دیده قرار می‌دهند،
  • آن را در کجا ذخیره می‌کنند، و
  • چه زمانی قرار است از آن استفاده کنند.

زیر مجموعه اصل مدیریت جامع منابع قرار می‌گیرند.

  1. ارتباطات یکپارچه

در سیستم فرماندهی حادثه نیاز به یک طرح ارتباطی دقیق داریم؛

  • اطلاعات مخابراتی،
  • افراد مخابره‌کننده،
  • کانال انتقال،
  • گروهی که اطلاعات بینشان رد و بدل می‌شود، و
  • ابزارهای انتقال

ما قرار است با این ابزارها مدام در ارتباط باشیم، فرآیند به اشتراک‌گذاری اطلاعات را تسهیل کنیم و آگاهی موقعیتی داشته‌باشیم.

  1. راه‌اندازی و انتقال فرماندهی حادثه

پست فرماندهی باید همان ابتدای کار ایجاد شود. سازمانی که به عنوان اولین گروه مسئول به محل حادثه می‌رسد به عنوان فرمانده اولیه حادثه فعالیت خواهد کرد و در صورت لزوم انتقال فرماندهی به دیگران را انجام خواهد داد. این امکان وجود دارد که در بین عملیات چندین بار فرماندهی منتقل شود.

شرایط انتقال فرماندهی حادثه
  • رسیدن فرمانده‌ای ماهرتر به محل حادثه،
  • وجود الزام قانونی؛
    به طور مثال مدیریت صحنه جنایی باید به پلیس منتقل شود،
  • تغییر سطح پیچیدگی حادثه؛
    به طور مثال سرایت حادثه به بخش‌های بزرگتر شهر، و
  • خستگی فرمانده پیشین
  1. فرماندهی یکپارچه یا Unified Command

فرماندهی یکپارچه زمانی به وجود می‌آید که یک فرمانده واحد برای کل عملیات وجود نداشته‌باشد و هر سازمان یا گروهی در حوزه استحفاظی خود فرمانده‌ای مجزا داشته‌باشد.
به طور مثال با حضور وقتی پلیس، آتش نشانی یا هلال احمر در صحنه حادثه، یک فرماندهی واحد وجود ندارد و هر یک برای خود فرمانده‌ای جداگانه دارد.
اصولاً هنگامی که یک فرمانده به تنهایی اختیارات لازم را برای مدیریت منابع نداشته‌باشد، این اتفاق می‌افتد.
این فرمانده یکپارچه می‌تواند شامل یک یا چندین نهاد صاحب صلاحیت در پاسخ و چندین سازمان درگیر در حادثه باشد.

  1. زنجیره فرماندهی و وحدت فرماندهی

این اصل در واقع از دو اصل جداگانه تشکیل شده‌است.

  • زنجیره فرماندهی

زنجیره فرماندهی یک مسیر یا خط منظم و متوالی است که نحوه جریان اختیارات در سلسله مراتب سازماندهی مدیریت حادثه را شرح می‌دهد.
این زنجیره اجازه می‌دهد تا فرمانده حادثه اقدامات تمام افراد را کنترل کند و از اختلال در جریان اختیارات جلوگیری شود.

  • وحدت فرماندهی

این اصل روی این مسئله تاکید دارد که هر فرد در سیستم فرماندهی حادثه تنها و تنها یک سرپرست دارد، به یک فرد گزارش می‌دهد و متعاقباً هم تنها از یک فرد دستور می‌گیرد.
هنگامی که فردی در این ساختار پستی می‌گیرد، رئیس و مدیر وی در حین عملیات دیگر رئیس و مدیر او نخواهند بود.

  1. پاسخگویی

این اصل روی این نکته تاکید دارد که همه در قبال مسئولیت‌هایی که دارند باید پاسخگو باشند، گزارش دهند، ورود و خروجشان را ثبت کنند، مطابق IAP عمل کنند، تحت نظر یک فرمانده عمل کنند و در فضای کنترلی خود عملکرد درستی داشته باشند.

  1. اعزام و به کارگیری

این اصل را این گونه می‌توان بیان کرد که هیچ فردی حق ندارد سر خود کاری را انجام دهد و تنها درصورت وجود درخواست باید افراد یا منابع به محل ارسال شوند.
با اعزام یک منبع اعم از شخص، تجهیزات، مواد یا هر چیز دیگری به محل حادثه، آن منبع به بخشی از سیستم فرماندهی حادثه تبدیل خواهد شد و

  • ثبت ورود باید برای تمام منابع انجام شود تا گروه‌ها از از منابع موجود در صحنه حادثه آگاهی داشته‌باشند.
  • افرادی که جزو منابع محسوب می‌شوند باید شرح وظایف شان به آنها داده‌شود.
  • گروه هایی که به صحنه حادثه اعزام می‌شوند اصولا باید راجع به مواردی نظیر شرایط حادثه، مسئولیت‌ها، همکاران، محل انجام وظیفه و استراحت، نحوه تخصیص منابع، بازه زمانی عملیات و نکات ایمنی مهم توجیه شوند.
  1. مدیریت اطلاعات یا Information Management

وقتی سیستم فرماندهی حادثه شکل می‌گیرد، ما به یک پروسه مشخص برای تجزیه و تحلیل، ارزیابی، به اشتراک‌گذاری و مدیریت اطلاعات نیاز داریم.
در اینجا از اصطلاحی تحت عنوان Intelligence استفاده می‌شود که مخصوص اطلاعات مربوط به تهدیدات محیط است. بخشی مهم از اطلاعات در سیستم فرماندهی حادثه می‌توانند از جنس Intelligence باشند. در کل کسی که قرار است سیستم مدیریت اطلاعات را هدایت کند، از روش‌های مختلفی می‌تواند این اطلاعات را جمع‌آوری کند.
به طور مثال تماس‌هایی که با پلیس یا ارگان‌های دیگر گرفته می‌شود، ارتباطات رادیویی بین گروه‌های مختلف، گزارشات شفاهی و کتبی رد و بدل شده، اطلاعاتی که متخصصین یا کارشناسان ارائه می‌دهند، اطلاعات شاهدین حادثه، اطلاعات جغرافیایی منطقه، ارزیابی ریسک‌ها، اطلاعاتی مخابره شده توسط رسانه‌ها، اطلاعات دوربین‌ها، پایش‌های آنلاین و… .

جمع‌بندی

اصولی که مطرح شد، پایه و اساس یک سیستم فرماندهی حادثه هستند. اگر این اصول وجود نداشته‌باشند، سیستمی که طراحی می‌شود فونداسیون ندارد و با هر ضربه‌ای می‌تواند فرو بریزد. در اپیزود بعد به سراغ چارت سازمانی که باید در سیستم فرماندهی حادثه شکل داد و شرح وظایفی که هر کدام از گروه‌های فعال در فرماندهی باید انجام دهند، می‌رویم.